
آلبرتو جاكومتي
1966- 1901 § سويسي
آلبرتو جاكومتي يكي از اصيلترين مجسمهسازان قرن بيستم بود. او هم در نقاشيهايش و هم در مجسمههاي كشيدهشدهاي كه بيشتر به خاطر آنها شهرت دارد، به مفاهيم اگزيستانسياليستي «ادراك» و «انزوا» ميپرداخت.
آلبرتو جاکومتی در روستای بورگونوو در یک بخش ایتالیایی زبان در شرق سویس به دنیا آمد. او بزرگترین فرزند در میان چهار فرزند خانوادهای بود که ذاتاً استعداد هنری داشتند. هم پدرش، جووانی- که تأثیر زیادی بر پیشرفت هنری او گذاشت- و هم پدرخواندهاش کونو آميه از هنرمندان برجستهی سویس بودند و برادرانش، دیگو و برونو، به ترتیب طراح مبلمان و معمار شدند.
نخستین تأثیرپذیریها
استعداد آلبرتو در اوایل نوجوانی مشهود بود. زمانی که تنها ۱۴ سال داشت؛ نخستین چهرهی حجاری شده و اولین نقاشی رنگروغن خود را در کارگاه پدرش خلق کرد. در سال ۱۹۱۹ در ژنو به تحصیل در زمینهی هنر پرداخت. سال بعد به همراه پدرش از ایتالیا دیدن کرد و در آنجا شیفتهی آثار تينتورتو و جوتو شد. همچنین آشنایی با هنر مصر باستان در موزهی باستانشناسی فلورانس، وی را مجذوب خود کرد.
در سال ۱۹۲۲ در آکادمی گراند شوميِر پاریس نامنویسی کرد و در آن جا، زیر نظر آنتوان بوردل که دستیار سابق اگوست رودن بود، آموزش دید. در این هنگام، همانند بسیاری دیگر از هنرمندان آن زمان، به هنر اصطلاحاً «بدوي» اقیانوسیه و آفریقا علاقمند شد و بیتردید تحت تأثیر مجسمهساز مدرنیست، کنستانتین برانکوزی و همچنین کوبیسم قرار گرفت که در دههی قبل در پاریس ظهور کرده بود. در سال ۱۹۲۶ کارگاهی در خیابان ایپولیت- مندرون راهاندازی کرد که آن را تا پایان عمر در اختیار داشت.
سوررئالیستها
جاکومتی با پیر لوب، دلال اصلی آثار سوررئالیستی در پاریس، قراردادی امضا کرد. او با مجموعهای از مجسمههای تخت گچی به شهرت رسید و شروع به رفت و آمد در محافل آوانگاردی کرد که افرادی مثل سالوادور دالی، رنه ماگریت، ماکس ارنست، خوان میرو و بنیانگذار سوررئالیسم آندره برتون در آن حضور داشتند.
در سال ۱۹۳۱، جاکومتی به گروه سوررئالیستها پیوست و روش کار آنها را با آغوش باز پذیرفت: او از طریق مجسمههای خلاقانهی خود که اغلب مشابه مدلهای معماری با اسباب بازی بودند، به کندوکاو در مسائل مربوط به ضمیر ناخوداگاه از قبیل تمایلات جنسی، آسیبهای روحی و رویاها پرداخت. جاکومتی به شیوهی خاص خود، فرمهایش را در قفسهای کشودهای قرار میداد که به همان اندازهی بدنهی مجسمه، بخشی از اثر بودند. او از این طریق، فضاهای مشخصاً محدودی برای بازنمایی ایجاد میکرد. که قدرت تأثیرگذاری عناصر درون خود را افزایش میدادند.
در سال ۱۹۳۰ دیگو، برادر جاکومتی که رابطهی نزدیکی با وی داشت. در کارگاه پاریس به او ملحق شد. این دو برادر با هم روی اشیای تزیینی خانگی مانند لامپ، گلدان، میز و سایر اقلام كار ميكردند و آنها را يا از طريق طراح آونگارد فضاي داخلي، ژان ميشل فرانك به فروش ميرساندند يا مستقيماً به مجموعهداران بينالمللي ميفروختند. در این میان، آثار استعاری جاکومتی مثل «توپ معلق« و «قصر در ساعت ۴ صبح» (۱۹۳۳) شهرت او را به عنوان یک سوررئالیست برجسته تثبیت کردند.
دیدگاه خود را بنویسید