
آنوره دو بالزاك
1799- 1850 ¡ فرانسوي
اين نويسندهي تأثيرگذار چشماندازي گسترده از جامعهي فرانسه در قرن نوزدهم را در رمانها و قصههاي به هم پيوستهاش ترسيم ميكند. او يكي از بنيانگذاران رئاليسم ادبي است.
آنوره بالزاک در ۱۷۹۹ در شهر تور در مرکز فرانسه متولد شد. او بعدها با ادعای جعلی اشرافزاده بودن کلمهی «دو» را به وسط نام خود اضافه کرد. پدر بالزاک که اصالتاً یک صنعتگر بود، جاهطلبی بود که بدون عشق با زنی دارای موقعیت اجتماعی بالاتر ازدواج کرد. والدین بالزاک در دوران کودکی او توجه چندانی به او نداشتند و در هشت سالگی او را به مدرسهای شبانهروزی در شهری دیگر فرستادند. او حتی در تعطیلات هم به خانه برنميگشت. بالزاک در زمانی با نام «لویی لامبرت» در ۱۸۳۲ این تجربهی سخت تحصیلی را به رشتهی تحریر درآورده است.
کشمکشهای اولیه
با نقل مکان به پاریس که بالزاک بقیهی عمر خود را هم در آنجا سپری کرد، به عنوان دستیار در یک شرکت حقوقی مشغول به کار شد، تجربهای که به او بینشی ارزشمند دربارهی حقهبازیهای کوچک و طمع افراد طبقات بالا داد.
در دههی ۱۸۲۰ پس از رد شغل وکالت، تلاش کرد خودش را به عنوان یک نویسنده تثبیت کند. ابتدا متنهایی برای تئاتر مینوشت، بعد به داستاننویسی رو آورد و به عنوان هنرمندی ناشناس کار خود را ادامه داد. تلاشهای او برای سرمایهگذاری تجاری در زمینهی انتشار و چاپ، به دلیل هزینههای بالا با شکست مواجه شد. او در حالی که زیر خط فقر زندگی میکرد، از طریق ارتباط با زنان اشرافزاده وارد دنیای مد و لباس شد. تلاش و کشمکشهای او برای حفظ ظاهری زیبا با وجود درآمد اندک باعث شد مصالح مورد نیازش برای رمانهای «پوست الاغ وحشی» (۱۸۳۱) و «بابا گوریو» (۱۸۳۵) فراهم شود.
تصویری از جامعه
اولین موفقیت بالزاک به عنوان نویسنده در ۱۸۲۹ با چاپ رمان تاریخی «شوانها» به دست آمد؛ رمانی که داستانش در زمان شورش سلطنتطلبان عليه جمهوریخواهان فرانسه اتفاق میافتد. در ۱۸۳۲ زمانی که رمان کوتاه مشهورش با نام «نایب شهر تور» چاپ شد، او طرحی را برای به تصویر کشیدن کل جامعهی فرانسه در مجموعهای از رمانهاي خود تصور میکرد. او بعدها این اثر را با الهام «کمدی الهی» دانته «کمدی انسانی» نامید. «اوژنی گرانده» (۱۸۳۳) مطالعهای عمیق دربارهی تأثیر خساست بر روابط انسانی بود که به اولین کتاب پرفروش بالزاک تبدیل شد. این کتاب مجموعه موفقیتهای بعدی او را به دنبال داشت، از «بابا گوریو» و «سزار بیروتو» (۱۸۳۷) گرفته تا سه جلد «آرزوهای بربادرفته» (۱۸۳۷، ۱۸۳۹ و ۱۸۴۳) و «دختر عمو بت» (۱۸۴۶) و «پسر عمو پونس» (۱۸۲۷)
نگاهی به جزئیات
مجموعه رمانهای «کمدی انسانی» به عنوان آثاری در توصیف صحنههای زندگی محلی، صحنههای زندگی پاریسی و صحنههای زندگی شخصی دستهبندی میشوند. آنها جامعهای را به تصویر میکشند که آغوش خود را بر جاهطلبیهای بیرحمانه باز کرده است؛ جایی که در آن، قویترها میتوانند پول روی پول بگذارند و ضعیفترها ورشکست میشوند. اگر چه آثار بالزاک به سمت ملودرام تغییر جهت میدهند، اما رمانهاي او درک چشمگیری از زندگی تمام سطوح جامعه به دست میدهند که در توصیفات جامع و کامل او دربارهی لباس، مبلمان و جزئیات دقیق ثروت و درآمد همهی افراد جامعه منعکس شده است. شخصیتهای مهمتر با قدرت تشریح میشوند و حرص و طمع و جاهطلبی اجتماعی و عقدههای جنسی با بدبینی آشکار به تصویر کشیده میشوند.
نیاز دائمی بالزاک به پول حتی پس از شهرت او همچنان ادامه داشت. او اغلب پانزده ساعت در روز را صرف نوشتن میکرد که نتیجهاش شگفتانگیز بود: مجموعهی «کمدی انسانی» او شامل نود رمان، حکایت و داستان کوتاه است. بالزاک در طول زندگی همیشه بیمار بود و در ۱۸۵۰ در پنجاه و یک سالگی، پنج ماه پس از ازدواج با اشرافزادهی لهستانی، اِولینا هانسکا، معشوقهی محبوبش درگذشت.
دیدگاه خود را بنویسید