
آنيش كاپور
متولد 1954 § هندي- بريتانيايي
آنيش كاپور با بهرهمندي از مواد مختلف، مجسمههايي بنيادي و مأنوس و چيدمانهايي تمامعيار و عظيم ميسازد كه علايق متنوع او شامل اساطير، متافيزيك و عرفان را ميكاوند.
آنیش کاپور در سال ۱۹۴۵ در بمبئي به دنیا آمد. بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۳ پس از اتمام مدرسهی شبانهروزی، اقامت کوتاهی در اسراییل داشت و در آنجا کار نقاشی را آغاز کرد. وی در سال ۱۹۷۳ به انگلستان رفت و به تحصیل در کالج هنر هومسی و مدرسهی هنر چلسی در لندن پرداخت و در آنجا توجهش به مجسمهسازی معطوف شد.
کاپور به هنرمندانی همچون دانلد جاد و سل لویت علاقه داشت که مجسمههای مینیمالیستی و به ظاهر سادهای میساختند که به چیزی غیر از خودشان اشاره نداشتند یا چیزی غیر از خودشان را بازنمایی نمیکردند. او بیش از همه تحت تأثیر هنرمند رومانیایی، پل نئاگو قرار گرفت که «اشیای لمسی» وی بر فرم، بافت و امور مربوط به آنها تأکید داشتند. پتانسیل مجسمه برای انتقال تجربهی درونی، از امیال جسمانی گرفته تا نیروی عرفانی بعدها در آثار خود کاپور مورد بررسی قرار گرفت.
رنگ و شادابی
کاپور پیش از آن که تحصیلات کارشناسی ارشد خود را در مدرسهی هنر چلسی لندن کامل کند، آثارش را به نمایش عمومی میگذاشت. او پس از سفری به هندوستان در سال 1979، نخستین مجموعه آثاری را که به خاطرشان به شهرت رسید با نام «هزار اسم» (۱۹۷۹ – 1985) ساخت: مجموعهای شامل فرمهای هندسی و معماریواري که با رنگدانههای شاد و زنده پوشانده شده بودند. در این مجسمههای شاداب و سرزنده رنگ به خودی خود اهمیت دارد، اما معانی نمادین دال بر آيينها، عرفان و امر ناشناخته هم منعکس میشوند.
فضاهای توخالی
کاپور در طول دههی ۱۹۸۰ به نمایش آثارش در سطح بینالمللی ادامه داد. در همین اثنا، به هنرمندان گروه مجسمهسازی جدید بریتانیا پیوست که تونی کرَگ، ریچارد دیگن و الیسون وایلدینگ از اعضای آن بودند. آنها در مجسمههایشان- که پاسخی به مینیمالیسم دههی قبل بود- از طیف وسیعی از مواد و تکنیکهای ساخت استفاده میکردند.
کاپور با استفاده از فایبرگلس، لوحه سنگ و سنگهای دیگر اقدام به ساخت قطعات جدیدی کرد که بر «نواحی تهی» تمرکز داشتند. فضاهای توخالی موجود در آثاری مانند «در مرکز چیزها» (۱۹۸۷) از پوچی و نسیان حکایت دارند.
دیدگاه خود را بنویسید