
الكساندر سولژنيتسين
1918- 2008 ¡ روسي
نويسندهاي اخلاقگرا و محافظهكار كه توانست تصويري پرطعنه از زندگي در اتحاد جماهير شوروي كمونيستي و به ويژه اردوگاههاي زندان آنكه خودش تجربهي زندگي در آنها را داشت، ترسيم كند.
الکساندر ایسايِویچ سولژنیتسین یک سال بعد از انقلاب روسیه، در شهر کیسلوفودسک در قفقاز متولد شد. مادرش او را دست تنها بزرگ کرد. وقتی به سن دانشگاه رسید، با این که همیشه آرزوی نویسنده شدن داشت تحصیل در رشتهی فیزیک و ریاضیات را انتخاب کرد. در جنگ جهانی دوم به عنوان افسر توپخانه در ارتش سرخ شوروی خدمت کرد. در فوریهی ۱۹۴۵ به دلیل اظهارنظرهای توهینآمیز دربارهی دیکتاتور شوروی، جوزف استالین در مکاتبات خصوصیاش، توسط پلیس مخفی دستگیر شد. او را به هشت سال زندان محکوم کردند که مدتی از این دوره را در اردوگاه ویژهای گذراند که در آن زندانیان تحصیل کرده در دانشگاه، مشغول انجام تحقیقات علمی برای حکومت شوروی بودند. این تجربیات اساس زمان اول او «دایرهی اول دوزخ» (۱۹۶۸) را شکل داد. در مابقی این سالها مشغول کار بدی بسیار سخت و شرایط تحملناپذیری بود که بعدتر در کتاب «یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ» (۱۹۶۲) به شرح آن پرداخت.
آزادی و انتشار
بر حسب اتفاق، سولژنیتسین در ۱۹۵۳ دقیقاً در روز مرگ استالین از زندان آزاد شد. اما به تبعید دائمی در قزاقستان فرستاده شد. در ۱۹۵۶ نیکیتا خروشچف، رهبر جدید شوروی، شیوهی رهبری استالین را محکوم کرد و متعاقب آن، بسیاری از فرمانهای استالین را لغو کرد. سولژنیتسین مجدداً حقوق شهروندیش را به دست آورد، اما در آن زمان انتظار نداشت که آثارش اجازهی چاپ پیدا کنند.
در هر حال، در ۱۹۶۱ کتاب «ایوان دنیسوویچ» توسط مجلهی «نوی میر» (دنیای نو) پذیرفته شد و سال بعد با تأیید شخص خروشچف به چاپ رسید. گزارش مستقیم و بدون روتوش از زندگی در اردوگاه- زندان، شور و هیجان زیادی در اتحاد جماهیر شوروی برانگیخت. او در ۱۹۶۳ مجموعه داستان کوتاه «به خاطر مصلحت» را منتشر کرد. بعد از سقوط خروشچف، زندگی برای سولژنیتسین دوباره سخت شد و مورد آزار و اذیت قرار گرفت. آثارش دوباره تنها به صورت زیرزمینی امکان چاپ در شوروی را داشت اما ترجمهی آثار او به زبانهای دیگر به کشورهای غربی رسید و با استقبال مواجه شد.
سولژنیتسین سالها روی تاریخچهای از ستم اردوگاههای شوروی یا گولاگها کار میکرد. در ۱۹۷۳ این کتاب با نام «مجمعالجزایر گولاگ» در غرب منتشر شد و مثل تندبادی، کاخ دیکتاتوری شوروی را دچار آشفتگی کرد. سولژنیتسین به تبعید فرستاده شد و به تنهایی در ورمونت اقامت گزید و با این که امکان بهره بردن از شهرت برایش فراهم بود، ترجیح داد دیدگاه مادیگرای غیر مذهبی جامعهی غربی را هم به چالش بکشد و از تمام این مظاهر دوری کند. او در آن زمان کار روی یک رمان بزرگ را آغاز کرده بود «چرخ سرخ» به عنوان تصویری حماسی و تولستویوار از تاریخ مدرن روسیه در نظر گرفته میشود. جلد اول آن در ۱۹۷۱ منتشر شد، اما بعدها فقط چند قطعهی کوتاه دیگر از آن نشر یافت. سولژنیتسین در ۱۹۹۱ توانست به روسیه بازگردد و در ۲۰۰۸ در همانجا درگذشت. هنگام مرگ تنها چهرهای نیمه فراموش شده از دورانی سپری شده بود.
دیدگاه خود را بنویسید