
حكايت گِنجي
ح. 1021 م. ¡ طومارپيچ ¡ ژاپن
موراساكي شيكيبو (ح. 978- 1031 م)
حكايت گِنجي را خيليها اولین رمان جهان خواندهاند. این کتاب را موراساکی شیکیبو، بانوی اشرافی ژاپنی، اوایل قرن یازدهم میلادی نوشت؛ دورهای که ژاپنیها داستان را گونهی ادبیِ پَستی میدانستند. قصه در هِيآنكيو (کیوتوی امروزی)، پایتخت ژاپن، و در دورهی هِيآن (794-1185 م.) میگذرد و حول محور زندگی اشرافزادگان میگردد. گِنجی، قهرمان قصهی موراساکی، پسرِ امپراتور است اما نمیتواند تاج و تخت را به ارث ببرد چون مادرش به اندازهی کافی والاتبار نیست. قصه از ازدواج مصلحتی و ناخوشایند گِنجی میگوید و از ماجراهای عاشقانهی بسیارِ او، از جمله سر و سرّش با فوجیتسوبو، یکی از همسران امپراتور. این رابطه به تولد پسری میانجامد که نهایتاً بر تخت مینشیند. البته مهمترین شخصيت زن قصه موراساکی، برادرزادهی فوجیتسو، است که گِنجی با او هم رابطه دارد.
حکایتِ گِنجی تصویری دقیق از زندگیِ بسیار رسمی و سلسله مراتبیِ درباریان ژاپنی ترسیم میکند. در این جهان، پای زبان در بند است و دلدادگان مجاز نیستند صریح و بیپرده از احساسشان بگویند. در عوض، صدها شعر در رمان هست. موراساکی حال و هوای روانیِ شخصیتهایش را ماهرانه بازنمایی میکند و همین ویژگی است که حکایت گِنجی را به رمانهای مدرن شبیه میکند.
زنان ژاپنِ قرون وسطا معمولاً آن قدرها فرهیخته و تحصیل کرده نبودند. آن زنانی هم که سواد داشتند، بر خلاف مردها که به زبان چینی (زبان فاضلانهی دربار) مینوشتند، بیشتر به زبانِ ژاپنی مینوشتند که زبانی ناشایسته برای آثار ادبی شمرده میشد. بنابراین، این که موراساکی توانسته در چنان زمانهای متنی چنین پیچیده و عظیم (با بیش از ۱۱۰۰ صفحه) بنویسد، شاهکاری بیهمتاست. موراساکی هم به زبان مادریِ خودش - ژاپنی - خیلی خوب مینوشت و هم به زبان چینی شعرهای نابی میسرود. از او یک دیوان شعر و روزنوشتهایی خواندنی نیز به یادگار مانده اما حکایت گِنجی را بزرگترین دستاوردش میدانند
شما می توانید این کتاب به همراه هزاران عنوان کتاب دیگر را از فروشگاه اینترنتی بوک شهر تهیه فرمائید
دیدگاه خود را بنویسید