
دي. اچ. لارنس
1885- 1930 ¡ انگليسي
بخشي از شهرت او به دليل نوشتههايي است كه توسط سانسورچيها قبيح و برخلاف مصلحت تشخيص داده شد. زندگي شخصي پرماجرايش هم اغلب مايهي رسوايي ارزيابي ميشود.
دیوید هربرت لارنس در زندگی کوتاه خود دوازده رمان، داستانهای کوتاه متعدد و حدود هشتصد شعر، نمایشنامه و ناداستان تولید کرد. او اغلب به سبب تلقی تکاندهندهاش از جهان هستی و تصویرهای صادقانهاش از تغییرات اجتماعی، روابط خانوادگی و جنسی و پیچیدگیهای امیال انسانی، به عنوان یکی از بهترین نویسندگان ادبیات مدرن انگلیسی تحسین میشود. رمان شبه زندگینامهای او، «پسرها و عاشقها» (۱۹۱۳) تصویر واضحی از زندگی اولیهی او و والدینش، آرتور و ليديا در جامعهی فقیر معدن کار در ایستوود را به تصویر میكشد.
تشویقها و ناملایمات
لارنس که در مدرسه به دلیل ضعف جسمانی خود مورد آزار و اذیت قرار میگرفت، با جسی چمبرز، دختری که در مزرعهی هاگز، نزدیک خانهی لارنس زندگی میکرد، دوست شد. او در وجود جسی، فردی معتمد، الهامبخش و خوشفکر را پیدا کرد که به قول خودش «نخستینانگیزه برای نوشتن» برایش در محدودهی مزرعهی هاگز و اطراف آن بود. او در ۱۹۰۱ در بهت مرگ ناگهانی برادرش فرو رفت و خودش هم به ذاتالریهی سختی مبتلا شد، اما هیچیک از این اتفاقات مانع از آغاز به کارش به عنوان یک دانشجو - معلم و شروع نگارش اولین رمانش با نام «طاووس سفید» نشد.
لارنس در ۱۹۰۶ برای دریافت گواهی تدریس عازم ناتینگهام شد. زمانی که جسی تعدادی از شعرهایش را برای فورد مادوکس هیفر، سردبیر «انگلیش ریویو» فرستاد، تشویقهایش جاهطلبی لارنس را برانگیخت. با این حال، پیشرفت او متوقف ماند، زیرا ذاتالریه، مرگ مادر محبوبش و یک رشته روابط نسنجیده باعث شد شغل تدریس را رها کند و به ایستوود بازگردد.
در ۱۹۱۲ با فریدا ویکلی، همسر استاد سابق خود و مادر سه فرزند آشنا شد. آنها عاشق هم شدند و در عرض چند ماه به اروپا فرار کردند. رابطهی آنها که تا زمان مرگ لارنس ادامه داشت، با بیماری و فقر عجین بود، اما لارنس با فریدا، شوق دوبارهای برای نوشتن کشف کرد. آنها سفرهای زیادی کردند و لارنس اولین جستار خود در زندگی در خارج از کشور را با عنوان «گرگ و میش در ایتالیا» (۱۹۱۶) منتشر کرد. در بازگشت، بریتانیا زیر سایهی جنگ قرار داشت و ملیت آلمانی فریدا موجب سوءظن شد. لارنس که تنها مانده بود رمان «رنگین کمان» را تکمیل کرد (۱۹۱۵) که انتشارش ممنوع شد، اما او با سرسختی کار روی داستان «زنان عاشق» را ادامه داد.
در ۱۹۱۹ این زوج بریتانیا را برای سیاحتی که بیش از یک دهه به طول انجامید ترک کردند. لارنس این سفرها را «زیارتی دشوار» توصیف کرد. بیقراری، آنها را به دور و اطراف سراسر اروپا، سریلانکا، قارهی آمریکا و استرالیا برد. جدا از سه دیدار کوتاه از خانه لارنس یک مهاجر باقی ماند. با وجود این او درگیر بریتانیا، نظام طبقاتی و مردم آن بود که در آخرین رمانش، «فاسقِ لیدی چترلی» کاملاً نمود پیدا کرد.
دیدگاه خود را بنویسید