معرفی فلاسفه سيمون وي

بوک شهر

1403/1/18

5 بازدید

4574478

سيمون وي

1943- 1909 ¡ فرانسوي

سيمون وِي فعال سياسي، عارف و فيلسوفي بود كه عمر كوتاه خود را تا تحميل سختي‌هايي استثنايي سپري كرد. تفكراتش در مورد اقتدار دولت و بي‌عدالتي اجتماعي و همچنين ديدگاه مذهبي خاصش، تنها پس از مرگش مورد توجه قرار گرفت.

سیمون وی سال ۱۹۰۹ در یک خانواده‌ی ثروتمند یهودی سکولار در پاریس متولد شد. او از همان سنین کودکی استعداد فکری فوق‌العاده‌ای از خود نشان داد. وی پس از گذراندن تحصیلات عالی در کالج آنري چهارم و اِکول نرمال سوپریور، در سال ۱۹۳۱ فارغ‌التحصیل شد و کارش را به عنوان معلم فلسفه در مدرسه‌ای واقع در یک منطقه‌ی دور افتاده آغاز کرد.

سیمون از دوران جوانی به دلیل گرایش‌های سیاسی افراطی و هم‌ذات‌پنداری با رنج‌های فقرا و مظلومان شهرت داشت. او در سال 1934، برای درک کردن طبقه‌ی کارگر و سهیم شدن در رنج آنها، تدریس را یک سال کامل رها کرد و مرخصی گرفت تا در کارخانه‌ها کار کند.

سیمون در ابتدا مجذوب مارکسيسم شد اما بعدها از اتحاد جماهیر شوروی به دلیل ایجاد یک دولت بوروکراتیک ظالمانه انتقاد کرد. او در مقالات تاریخی‌اش درباره‌ی امپراتوری روم، هر شکلی از اقتدار دولتی را تحت عنوان «هیولای بزرگ» محکوم کرد. در سال ۱۹۳۶، با آغاز جنگ داخلی اسپانیا با هدف مبارزه با فاشیسم به صورت داوطلبانه به گروه آنارشیستی «ستون دوروتی» پیوست. او به دلیل نزدیک‌بینی و وضع بد سلامتش، فایده‌ی چندانی به عنوان یک سرباز نداشت و پس از آن که به طور تصادفی خود را مجروح کرد، به کشورش بازگردانده شد.

تجربه‌ی معنوی

در اواخر دهه‌ی ۱۹۳۰ تفکرات سیمون وی به تدریج به سوی عرفان و معنویت گرایش پیدا کرد. او بدون هیچ‌گونه اعتقاد مذهبی بزرگ شده بود ولی مجموعه‌ای از تجارب الهام‌گونه به ویژه یک خلسه‌ی همراه با بی‌خودی در کلیسایی واقع در آسیزی ایتالیا در سال ۱۹۳۷، سبب شد تا نوعی از اعتقاد به خدا را در مرکز جهان‌بینی خود قرار دهد. سیمون وی جذب مذهب کاتولیک شد. اما از هرگونه ساختار رسمی دینی به دور ماند و الهیات عرفانی خود را ایجاد کرد. از نظر او، خدا ضرورتاً بیرون از جهانِ آفریده‌های خود است - و همین نبودن اوست که غلبه‌ي شر و رنج را در این جهان توجیه می‌کند. این واقعیتِ معنویِ بیرون از جهان (تنها واقعیت حقیقی) هرگز نمی‌تواند به طور مستقیم تجربه شود و تنها از طریق مواجهه با زیبایی و رنج قابل درک است.

تعهد نسبت به دیگران

در سال ۱۹۴۲ پس از شکست فرانسه از آلمان نازی، به همراه والدینش به آمریکا گریخت. سپس به جنبش فرانسه‌ی آزاد در انگلستان پیوست و تنها کتاب کامل شده‌ی خود را با نام «نیاز به ریشه‌ها» نوشت که سال‌ها پس از مرگش (در سال ۱۹۴۹) چاپ شد. مبنای این کتاب «آشتي میان علم و معنویت» و «میهن‌پرستی بر مبنای عشق و نه کشورگشایی» است و در آن به بررسی بیماری تمدن اروپایی با امید به احیای آن در آينده می‌پردازد.

سیمون وی درخواست کرد تا به عنوان مأمور مخفی به فرانسه‌ی تحت اشغال نازی‌ها اعزام شود. اما سلامتش که رو به وخامت نهاده بود، بر اثر تصمیمش مبني بر مصرف کم غذا در راستای همدردی با افراد گرفتار سوءتغذیه در اروپای اشغالی، وخیم‌تر نیز شد. او در سال 1943، بر اثر ابتلا به سل و سوء‌تغذیه در اشفورد واقع در کنت (انگلستان) درگذشت. پس از جنگ، مقاله‌ها و گزیده‌ای از دفترهای یادداشت او منتشر شد و وی را به عنوان یک متفکر انگیزشی به شهرتی بین‌المللی رساند.

 

Star Rating Star Rating Star Rating Star Rating Star Rating

دیدگاه خود را بنویسید