
مرگی در خانواده
۲۰۰۹ ¡ نروژ
كارل اُوِه کناسگور (زادهي 1968)
کارل اُوه کناسگور که چند سال هر چه تلاش میکرد، نمیتوانست چیزی بنویسد، بالاخره به این فکر افتاد که شاید «نوشتن دربارهی آدمهای واقعی» دریچهای به روی او باز کند. بنابراین، تصمیم گرفت تاریخچهی خانوادگیِ خودش را دستمايهي نوشتن کند. حاصل این تصمیم، مجموعهای بود که انتشار اولین کتابش، مرگی در خانواده، فوراً تب و تابی در نروژ به راه انداخت. این کتاب حول مرگ کای آگه، پدر نویسنده، میگردد؛ مردی دائمالخمر و قلدر که مرگش برای خانواده هم غمبار بود و هم آرامشبخش. کناسگور آشفتگی و به همریختگی خانهای را که پدرش و مادر بزرگش در سالهای منتهی به مرگ کای آگه ساکنش بودند، موبهمو توصیف میکند و حتی تلویحاً میگوید که مادر بزرگش در مرگ کای آگه که بزرگترین پسرش بوده، دست داشته است. کتابِ کناسگور آشکارا خود زندگینامهای است اما هم نویسنده و هم ناشر آن را کتابی «داستانی» مینامند.
کناسگور از سرِ ادبِ پیش از انتشار کتابش، دستنوشتهاش را برای اعضای خانوادهاش فرستاد. واکنش آنها منفی بود اما کناسگور کتابش را منتشر کرد. بعد از انتشار کتاب، روزنامه نگارانِ نروژی فوراً دست به کار شدند تا با «شخصیتها»ی قصهی او مصاحبه کنند و نظرشان را بپرسند. عموی کناسگور در یکی از این مصاحبهها به صراحت متهمش کرد که دربارهی مرگ پدرش دروغ گفته است. این ماجرا کناسگور را سخت آزرد و دچار تردیدش کرد که شاید در پردازشِ داستانیِ واقعیت زیادهروی کرده باشد. اما نامهی پزشکی که شاهد مرگ پدرش بود و میگفت نویسنده واقعیت مرگ پدرش را به خوبی درک کرده، خیالش را راحت کرد.
آخرین کتاب مجموعه در سال ۲۰۱۱ منتشر شد اما جنجال آن همچنان ادامه دارد. اول، همسر سابقِ کناسگور پادکستی دربارهی واکنشش به این کتاب ساخت. بعد، همسر دوم (و حالا سابقِ) کناسگور «رمانِ انتقامِ» خودش را نوشت؛ رمانی دربارهی نویسندهی زنی که شوهرش زمانی دربارهی جدایی و طلاقشان منتشر میکند. بعدتر، پای نویسندهی نروژی دیگری به نام ویگدیس یورت به این مناقشه باز شد چون جملههای ایمیلها و دیگر اسناد خانوادگیاش را واو به واو در رمانش به کار گرفت. به نظر میرسد که با مبهمتر شدنِ مرز میان زندگی و هنر، ژانر «داستانِ خود» پای ثابت ادبیات داستانی میشود.
شما می توانید این کتاب به همراه هزاران عنوان کتاب دیگر را از فروشگاه اینترنتی بوک شهر تهیه فرمائید
دیدگاه خود را بنویسید