
ناتسومه سوسِهكي
1867- 1916 ¡ ژاپني
اولين رماننويس بزرگ ژاپني عصر جديد كه دورهي زندگي او مصادف با دورهي گذر ژاپن از يك جامعهي سنتي به جامعهاي صنعتي بود و آثار او پيامدهاي اين تغيير سريع را منعكس ميكند.
ناتسومه کینوسوکه (که در ۱۸۸۹ نام مستعار سوسهکی را برگزید) در آغاز عصر میجی در اِدو که بعدها توکیو نامگذاری شد، به دنیا آمد. اگرچه این دوره عصر نیروبخشی برای کشور بود، اما خانوادهی سوسهکی به دلیل مقررات جدید، آسیب مالی شدیدی دیدند و مجبور شدند او را به یک زوج بیفرزند بدهند. سوسهکی در مدرسه به ادبیات کلاسیک چین علاقهمند شد، اما در راستای غربی شدن ژاپن، در دانشگاه امپراتوری توکیو ادبیات انگلیسی خواند و بعدها در مدارس مختلف تدریس کرد. نقطهی عطف حرفهای او در سال ۱۹۰۰ بود؛ زمانی که دولت ژاپن او را برای دریافت یکی از اولین بورسیههای تحصیلی برای تحصیل زبان انگلیسی در انگلستان انتخاب کرد.
سوسهکی در دانشگاه لندن برخی درسهای خصوصی را نزد یکی از محققان برجستهی شکسپیرپژوهی گذراند، اما به زودی هر دو را رها کرد و از زندگی در انگلستان ناامید شد. او بخش زیادی از اقامت دوساله در انگلستان را صرف مطالعه به تنهایی در اتاقش در كلافام واقع در جنوب لندن کرد.
زمان تغییر
سوسهکی به دلیل مشکلات جسمی و روانی زودتر از موعد مقرر به ژاپن بازگشت. او در ۱۹۰۳ زمانی که ملیگرایی و مدرن شدن کشور رو به رشد بود در دانشگاه امپراتوری توکیو، به تدریس مشغول شد و درصدد کشف راههایی برآمد که از طریق آنها بتوان این تغییر اجتماعی عمیق را در ادبیات منعکس کرد و در عین حال سنت ژاپنی را هم تداوم بخشید.
سوسهکی شروع به نوشتن داستانهای کوتاه به شکل تجربی و سرودن هایکوهایی متعارف کرد. نشریهی ادبی «فاخته» یکی از این داستانها به نام «ما گربه هستیم» را منتشر کرد که سوسهکی در آن با استفاده از گریه به عنوان راوی، نگاهی پرخاشگر به دنیای عجیب انسانها در جامعهی مدرن داشت. او با همین روش داستانهای بیشتری نوشت که در ۱۹۰۵ با هم در قالب یک رمان منتشر شدند. سوسهکی بیشتر وقتش را به نوشتن اختصاص داد و چندین زمان و داستان کوتاه منتشر کرد تا این که سرانجام در ۱۹۰۷ پس از پایان رسالهاش در ادبیات انگلیسی، با عنوان «نظریهی ادبیات» از تدریس دست کشید.
او در همین ایام برای نوشتن داستانهای دنبالهدار با روزنامهی آساهی شیمبون قراردادی دائمی بست. داستانهایی که او در این دوره نوشت بعداً به صورت زمان منتشر شدند. در حالی که کارهای اولیهی سوسهکی مملو از طنز بود، او در ادامه بر ر کاوش در روانشناسی و موضوعات سنگینتری مانند انزوا، هویت و خودخواهی متمرکز شد. سهگانهی «سانشيرو» (۱۹۰۸)، «و بعد» (۱۹۰۹) و «دروازه» (۱۹۱۰) او را به عنوان یک رماننویس جدی به جامعه شناساند.
بیش از هر اثر دیگری، زمان «علف کنار جاده» (۱۹۱۵) آشکارا زندگینامهای بود که صراحتاً سرخوردگی عمیق او را از زندگی در دنیای مدرن به تصویر ميكشيد. او که هرگز از سلامت کامل برخوردار نبود در این زمان به شدت بیمار شد و وخامت حالش به او اجازه نداد که آخرین رمانش «نور و تاریکی» را به پایان برساند. ناتسومه سوسهکی در ۱۹۱۶ از دنیا رفت.
دیدگاه خود را بنویسید