
هرمان ملويل
1819- 1891 ¡ آمريكايي
داستانسرايي ماهر و استاد تمامعيار واقعگرايي. نهايت هنرمندي و تسلط وي بر نمادها در شاهكار پيچيده و شگفتانگيزش «موبيديك» قابل مشاهده است.
هرمان ملویل یکی از هشت فرزند خانوادهی سابقاً مشهور نیویورکی بود. در جوانیاش ثروت خانواده رو به افول گذاشت و او از آسایش ثروت موروثیشان محروم ماند. ملویل از شغلی به شغل دیگر روی آورد و به امید یافتن شغلی مطمئن، معلمی، منشیگری و نقشهبرداری را امتحان کرد. هنگامی که نتوانست به امنیت مورد نظرش در کار دست پیدا کند، به زندگی در دریا روی آورد و به عنوان یکی از افراد کشتی تجاری سنت لارنس راهی دریا شد.
تجربهی دریا
بعد از چند سال زندگی به عنوان خدمه در کشتیهای صید نهنگ، در ۱۸۴۴ با داستانهایی عجیب و غریب از ماجراجویی، شورش و آدمخواری در دریاهای جنوب به بوستون بازگشت که اساس داستانهای اولیهی او را شکل میدادند. دو کتاب «تایپی» در ۱۸۴۶ و «اُمو» در ۱۸۴۷ حاصل این دوران است. این کتابها داستانهایی عاشقانه و و هیجانانگیز بودند که با استقبال بسیاری مواجه شدند و فروش خوبی داشتند. با درآمد حاصل از فروش این کتابها ملویل توانست در ۱۸۴۷ با الیزابت شاوه ازدواج کند. دو سال بعد، اولین فرزند از چهار فرزند این زوج به دنیا آمد. پس از آن در ۱۸۴۹ کتاب «ماردی» را منتشر کرد که موفقیت قبلیها را به دست نیاورد. خوانندگانش از وی انتظار داستان ماجراجویانهتری داشتند، در نتیجه بعد از مواجهه با داستانی که واقعگرایی و رمانتیک بودنش در سایهی طرح تمثیلی و فلسفیاش قرار گرفته بود، به سرعت سر خورده شدند. با این حال این کتاب تغییری ژرف در جاهطلبیهای ادبی ملویل به وجود آورد که او در پیامی به دوست خوبش ناتانیل هاثورن از آن حرف زده است؛ «چیزی که از همه بیشتر مرا به نوشتن ترغیب میکند، خواهانی ندارد. از طرفی قادر به نوشتن به شیوهی دیگری نیستم.» ملویل تجریباتی را که از دریا آموخته بود، به همراه آنچه از مطالعات پرشورش به دست آورده بود، در اثر بعدیاش «موبیدیک» ریخت. او به داستان، ساختاری قدرتمند داد که بر اساس ماجرای واقعی غرق شدن کشتی اسکس توسط یک نهنگ و قهرمان خارقالعاده، انتقامجو و متعصبش کاپیتان ایهیب نوشته شده بود. در میان توصیفات خاطرهانگیز ملویل از زندگی در دریا که با کاوشهایی دربارهی موقعیت اجتماعی، خیر، شر، جنون، وظیفه، دوستی و مرگ انجام میشد، نمادگرایی غنی و انبوهی از سبکها و ظرایف و ابزارهای ادبی پیوند خورده بودند که از آن جمله میشود به شعر، تصویرپردازی، کارگردانی صحنه و تکگوییهای استادانه اشاره کرد. «موبیدیک» همانطور که ملویل پیشبینی میکرد یک اثر ناموفق بود و یک شکست تجاری قلمداد میشد.
شهرت دیرهنگام
رمانهاي بعدی ملویل هم نتوانست مخاطبی پیدا کند. تلاش وی برای کسب درآمد از طریق سخنرانی عمومی هم به جایی نرسید. برای همین در ۱۸۶۶ شغل بازرسی گمرک در شهر نیویورک را قبول کرد. او مدتی هم به شاعری روی آورد، و دو مجموعه شعر منتشر کرد که البته هیچکدام مورد توجه قرار نگرفت. با این حال آواز سیرنهای افسانهای در دل دریا قدرتی شگرف داشت. ملویل پیش از مرگ در ۱۸۹۱ مشغول کار روی داستانی دربارهی «بیلیباد ملوان» بود، این کتاب در ۱۹۲۴ منتشر شد. در آن زمان شهرت او رو به افزایش بود و در نهایت «موبیدیک» به عنوان یک شاهکار در فرهنگ آمریکایی شناخته شد.
دیدگاه خود را بنویسید