
ویستن هیو آودن
1907- 1973، انگلیسی - آمریکایی
و. هـ آودن شاعری پرکار بود که از نظر فنی از قالبهای شعر سنتی استفاده میکرد. شعرهای اولیهی او، اشعاری با مضامین غیر مستقیم و رمزآلود با ارجاع به مناظر صنعتی مناطق مرکزی انگلستان بود؛ جایی که او در آن بزرگ شده بود. در دههی ۱۹۳۰ او رهبری گروهی از شاعران چپ را بر عهده داشت که در دانشگاه آکسفورد دور هم جمع میشدند. آودن در طول جنگ داخلی اسپانیا (۱۹۳۶ - ۱۹۳۹) تعهدی راسخ به آرمان ضدفاشیستی نشان داد. با این حال اشعار او به جای یک دیدگاه سیاسی خاص، سرخوردگی از انحرافاتی مثل همجنسگرایی و ضعف عمومی فرهنگی را بیان میکرد. در ۱۹۳۹ به ایالات متحده نقل مکان کرد و در ۱۹۴۶ شهروندی این کشور را به دست آورد. او ضمن ابراز مخالفت خود با شعر متعهد اعلام کرد که «با شعر هیچ اتفاقی نمیافتد.» آثار بعدی او منعکسکنندهی اعتقادات مسیحی و بدبینی او نسبت به تمدن مدرن بود. از محبوبترین اشعار او، «آهنگ عزا» است که در سوگ محبوبش میگوید: «ساعتها را متوقف کنید، تلفنها را قطع کنید / با تکهای استخوان چرب، جلوی پارس سگها را بگیرید/ پیانوها را ساکت کنید و با صدای خفهی طبل / تابوت را بیاورید، بگذارید سوگواران بیایند / ... او شمال من بود، جنوب من بود، شرق و غرب من بود، / هفتهی کاری من و آسایش یکشنبهام / ظهر من، نیمه شبم، کلام و آواز من بود / گمان میبردم عشق ابدیست، اشتباه بود/ ... دیگر نیازی به ستارگان نیست، یک به یک خاموششان کنید / ... زیرا از این پس هیچ چیز خوبی رخ نخواهد داد.»
آثار کلیدی: «اشعار» ۱۹۳۰، «نگاه کن، غریبه!» ۱۹۳۶، «عصر اضطراب» ۱۹۴۷، «سپر آشیل» ۱۹۵۵
دیدگاه خود را بنویسید