
پيت موندريان
1944- 1872 § هلندي
نقاشيهاي پيت موندريان جستجوي معنوي او را براي يافتن نوعي هماهنگي كيهاني در هنرش نشان ميدهند. در مسير اين جستجو، وي نقاشي از دنياي طبيعي را كنار گذاشت و به استقبال از انتزاع ناب رفت.
پیتر کورنلیس موندریان در آمرسفورت در نزدیکی اوترِخت هلند به دنیا آمد. او در فضایی سنتی و با اصول کالوینیستی نسبتاً سختگیرانهای بزرگ شد. نخستین بار نزد پدر (مدیر مدرسه و هنرمندی غیر حرفهای) و عمویش فریتز (يك نقاش موفق) آموزش طراحی و نقاشی دید. پدرش او را تشویق کرد تا به عنوان معلم طراحی - شغلی باثبات - آموزش ببیند ولی پیت پس از دریافت مجوز تدریس خود در سال ۱۸۹۲ مسیر دیگری انتخاب کرد و با عزمی راسخ تصمیم گرفت یک نقاش حرفهای شود.
در همان سال برای تحصیل در آکادمی هنرهای زیبا به آمستردام رفت. در آنجا خیلی زود با اجتماعات هنری و محافل اجتماعی سنتشکن در آمیخت و از طریق انجام سفارشهای چهرهنگاری و تدریس به ثروتمندان دوران توانست هزینههای مالی خود را تأمین کند.
نقاشی از طبیعت
موندریان پس از اتمام تحصیلات اولیهی خود، برای دریافت «جایزهی رم» هلند درخواست داد- کمک هزینهی معتبری که به دارندهی آن حق دورهای تحصیل در ایتالیا داده میشد. اما درخواست او در سال ۱۸۹۸ و بار دیگر در سال ۱۹۰۱ رد شد. عدم پذیرش او برای بار دوم باعث شد نقاشیهایش از پیکرههای انسانی را که مورد انتقاد داوران قرار گرفته بود کنار بگذارد. در عوض، توجه خود را به منظرهپردازی معطوف کرد و صحنههایی روستایی از خانههای کشاورزان درختان، و رودخانهها کشید که اغلب در هوای باز به شیوهی امپرسیونیستی مطلوب هنرمند فرانسوی، کلود مونه نقاشی میشدند.
اگرچه با گذشت زمان خصیصهی بازنمایی در آثار موندریان کم شد، این آثار چندان رادیکال نبودند و بهرهی چندانی از آن جهتگیری تندی که بعدها در پیش گرفت، نداشتند. با این حال، این نقاشیها نشاندهندهی علاقهی او به پرسپکتیو و همچنین اشتیاق فراوانش به دنیای طبیعی بودند که در طول یک سال اقامت در شهر زراعتی اودن در سال ۱۹۰۴ بیشتر هم شد.
در حدود سال ۱۹۰۸، موندریان رفته رفته سبک متمایزتری به وجود آورد و درختان، آسیابهای بادی و گلهایی که میکشید را به صورت فرمهای صاف و ساده شدهای در آورد که با رنگهایی تند و حسی نقاشی میشدند. آثارش در این هنگام تحت تأثیر نقاشان سمبولیست قرار داشت که برای بیان اندیشه در اثر ارزش بیشتری قائل بودند تا خلق تصویری واقعی از طبیعت. او از علاقهی روزافزون خود به تتوسوفی هم تأثیر میپذیرفت- یک فرقهی عرفانی که باور دارد آن واقعیتهای مادی که توسط انسان میشوند بر یک نیروی کیهانی فراطبیعی استوارند و این معنویت متعالی را میتوان از طریق تجربههای راز ورزانهی شخصی درک کرد. این جریان فکری که ترکیب انواع مختلفی از نظریههای مذهبی و سنتهای عرفانی بود، در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم رواج داشت.
جستجوهای معنوی
موندریان طبیعت را به عنوان نقطهی شروع کارش در میگرفت؛ سپس در تلاش برای پیوند عالم زمینیای که با آن روبرو بود با عالم غیر مادی و روحانی، رویکردهای هنری متفاوتی را تجربه میکرد.
دیدگاه خود را بنویسید