کتاب سیرک میرندا
نویسنده :کیسی بیزلی
داستان کتاب درباره یک سیرک است امانه یک سیرک معمولی بلکه سیرک جادویی به نام سیرک میرندا
چهارکلمه ی ناقابل تمام آن چیزی است که میتواند اوضاع را روبه راه کند
افرایم تاتل که الان پیرو مریض است درنامه اش این گونه مینویسد
به :لایت بندر
در :سیرک میرندا
افرایم تاتل درنامه اش مینویسد که سالها از زمانی که درسیرک بوده گذشته است وافرایم امیدواراست لایت بندر اورابه خاطربیاورد زیرا هنگامی که کوچک بوده به او قول یک معجزه را داده بود و حالا که به کمک نیاز دارد درخواست آن معجزه را از ان شخص درسیرک جادویی دارد
داستان درباره میکاتاتل نوه افرایم تاتل است. میکا به داستان هایی که پدربزرگ در حال مرگش، اِفرایم، درباره ی سیرک جادوییِ میراندا تعریف می کند، باور دارد: میکا که با پدربزرگش زندگی میکند و اوقات خوشی را با او میگذراند تااینکه پدربزرگش بیمار میشود و از خواهرش گرترودیس کمک میخواهد تابه خانه ان هابیاید و اوضاع را مدیریت کند اما عمه بزرگ میکا گرترودیس پیرزن بداخلاق و نچسبی است که زندگی را برای میکا به جهنم تبدیل کرده است عمه گروتودیس از جادو متنفر است و به همین دلیل هم به میکا اجازه نمی‌دهد تا برای شنیدن داستان‌های سیرک جادو پیش پدربزرگ برود. وقتی بالاخره پدربزرگ موفق می‌شود میکا را ببیند، راز بزرگش را با او در میان می‌گذارد: پدربزرگ یک معجزه از «لایت بِنِدر»، بزرگترین جادوگر دنیا طلب دارد!
میکا به همراه دوستش جنی تصمیم میگیرند تا به سیرک میرندا بروند و معجزه پدربزرگ را از لایت بندر تحویل بگیرند ولی مشکل ازجایی شروع میشود که لایت بندر حاضر نیست به قولش عمل کند
کتاب برای چه کسانی مناسب است :کتاب برای نوجوانان بالای دوازده سال مناسب است همچنین برای ان دسته از علاقه مندان سفرهای جادویی و دنیای تخیلی نیز پیشنهاد خوبی است