12%

مسافری که با ستاره شمال آمد

وضعیت : موجود

قیمت : 748,000 ریال

850,000 ریال
  • چیزهایی هستند که به آن ها مباهات نمی کنیم، اگر حرفشان را بزنیم اسباب خنده ی سایرین می شویم با وجود این نمی توان منکر شد که تحملشان نوعی قهرمانی به حساب می آید. مگره یک دقیقه هم پلک بر هم نگذاشته بود. از ساعت پنج و نیم تا هشت تکان های شدید قطار را در کوپه هایی تاب آورده بود که وزش باد در آن ها امان آدم را می برید. از برتوئه به بعد عین موش آب کشیده شده بود. حالا با هر قدم که بر می داشت آب کثیف از کفش هایش شتک می زد. کلاه ملونش از ریخت افتاده بود. پالتو و کفشش خیس و مچاله بودند.
    باد شدید یک بند قطرات درشت باران را مثل سیلی محکم به سر و صورتش می کوبید کوره راه خلوت بود. سر بالایی بد نما و بی شکلی بین دیوارهای باغ ها. از وسطش سیلابی جاری بود. مدتی طولانی بی حرکت ماند حتی پیپ اش هم در جیبش مرطوب شده بود. ابداً امکان نداشت نزدیک ویلا مخفی شود. تنها کاری که می توانست بکند این بود که با هزار جور مکافات و زحمت پشت دیواری پناه بگیرد و انتظار بکشد.
    اگر کسانی از آن جا می گذشتند، او را می دیدند و سر بر می گرداند شاید مجبور می شد ساعت ها و ساعت ها منتظر بماند هیچ دلیل قطعی ای وجود نداشت که مردی در منزل باشد و اگر هم بود آیا نیازی می دید بیرون بیاید؟ با این حال مگره دمغ و عصبانی در حالی که پیپ مرطوبش را با توتون پر می کرد تا جایی که می توانست خود را در یک فرورفتگی چپاند.
    معمولا افسران پلیس قضایی به این جورکارها تن نمی دادند . دست بالا این وظیفه را به یک جوجه کارآگاه محول می کردند. بین بیست و دو تا سی سالگی، صدها بار ساعت ها مکان های مختلف را پاییده بود.

مشخصات کلی

  • قطع
    رقعی
  • پوشش جلد
    شومیز

مشخصات فنی

  • نویسنده
    ژرژ سیمنون
  • ناشر
    نیلوفر
  • مترجم
    کاوه میر عباسی
  • تاریخ آخرین چاپ
    1396
  • تعداد صفحات
    170
امتیاز کاربران به: مسافری که با ستاره شمال آمد
Star Rating Star Rating Star Rating Star Rating Star Rating

شما هم می‌توانید در مورد این کالا نظر بدهید.

برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

    محصولات مرتبط