«کار کار انگلیسی‌هاست» این جمله بارها در تاریخ معاصر از زبان همه مردم کوچه و خیابان شنیده شده است. حتی جک استراو که سابق وزیر امور خارجه انگلیس بوده است در این بار کتابی نوشته است. رواج این جمله به حدی بوده که گاهی به طنز تغییر شاه و وزیر که جای خود داشت، بعضی‌ها حتی دعوای زن و شوهرها را هم کار انگلیسی‌ها می‌دانستند و آنچنان به نفوذ سیاست انگلیسی در کشور اعتقاد پیدا کرده بودند که معتقد بودند هیچ کدخدایی بدون نظر انگلیسی‌ها عوض نمی‌شود. جک استراو در کتاب کار کار انگلیسی‌هاست که به فارسی هم ترجمه شده به یک شوخی در وزارت امور خارجه انگلیس اشاره می‌کند که می‌گوید: «تنها ایرانی‌ها هستند که فکر می‌کنند بریتانیا هنوز هم ابرقدرت است». ایران به واسطه موقعیت جغرافیایی که داشته همیشه مورد توجه قدرت‌های بزرگ بوده است. با کشف نفت و گسترش نیاز جهانی به این ماده نگاه‌ها به سمت ایران و دخالت‌ها گسترش بیشتری یافت و بی‌کفیاتی شاهان آن زمان نیز خود دلیلی بر افزایش این نفوذها شده بود، که آنقدر پیش رفته تبدیل به یک توهم توطئه عمومی و یک ضرب‌المثل شد. روسیه، ایالات متحده، انگلستان و این روها چین، کشوهایی هستند که دیدگاه‌های سیاسی عمومی و تخصصی به نام آنها کلید خورده است. اما چرا همیشه برای رویدادهای سیاسی کشور ما پای یک دولت خارجی وسط است؟ آیا این نگاه جدید است یا در زمانی هم که هنوز اسناد دخالت ایالات متحده در کودتای 28 مرداد یا دخالت انگلیسی‌ها در انقلاب مشروطه و به حکومت رسیدن رضاخان منتشر نشده بود هم وجود داشته است؟ کتاب تئوری توطته در ایران به بررسی مسئله توطئه و دخالت خارجی‌ها در سیاست ایران از متظر عموم در تاریخ می‌پردازد. مجموعه مقالاتی جامعه شناختی که توسط تاریخ‌دانان ایران معاصر همچون آبراهامیان جمع‌آوری شده و می‌تواند نگاه ما را به سیاست‌های داخلی و خارجی کشور تغییر دهد.