سنج وسط پرت و پلاگویی های مارک دوید و گفت راستی با دوربین همه چیز رو ضبط کردی ما برای همه ی قابلیت های شواله ی شب مدارک داریم. تازه نقشه هاشم هست می تونیم دوباره بسازیمش. دوربین کجاست؟ در آن لحظه به دیوار رسیده بودیم و درست بیخ گوششان ایستاده بودیم مارک گفت امم داشتم آخرین دور مسابقه ی نیزه زنی رو ضبط می کردم بعد دود از آدم آهنینه بلند شد و اسب رم کرد. دوربین رو گذاشتم رو صندلی زیر کلاهم بعد هم دویدم اینجا. دکتر مک دوم گفت: با شبیه سازی رایانه ای و با استفاده از چیزی که درباره ی ماهی های اون دوره می دونستم تصویر بعدی رو ساختم توی این تصویر خواهید دید که از نظر ما این ماهی باستانی که قدمتش به دوران ژوراسیک می رسه، چه شکلی بوده.
پرادیپ به ساعتش نگاه کرد و گفت چند دقیقه دیگه باید بریم استخر مدرسه. با مامان و سمی جلوی در استخر دخترونه قرار دارم چون سمی کلاس شنا داره. چند دقیقه ای وقت داریم. می تونیم زودتر بریم استخر تا اونا برسن، بذاریم فرانکی یه کم شنا کنه. غریق نجات ها از حرف های من گیج شده بودند. پرادیپ فورا روی حرفم ماله کشید و گفت اسم اسباب بازی مونه.
گفتم فکر کنم بدونم باید از کجا عملیات جستجو رو شروع کنیم مارک و فرانکی حتما پیش دکترن باید اول اون رو پیدا کنیم.
یواشکی خودمان را بین خبرنگارها جا کردیم و دکتر مک دوم ما را ندید.