رهنمودهایی برای نزول در دوزخ یکی از مهم‌ترین رمان‌های دوریس لسینگ نویسنده انگلیسی زبان و یکی از بزرگترین و ستایش شده‌ترین نویسنده‌های زن تاریخ ادبیات هست. دوریس لسینگ زمانی که برنده نوبل شد، پیرترین کسی بود که این جایزه مهم و بزرگ ادبی رو از آن خودش کرده.
منتقدین این کتاب رو جزو سه رمان مهم این نویسنده ارزشمند انگلیسی قلمداد می‌کنند.
حالا میریم سراغ ماجرای رمان رهنمودهایی برای نزول در دوزخ به قلم دوریس لسینگ انگلیسی:
قهرمان رمان رهنمودهایی برای نزول در دوزخ، پروفسوری مشهور و باسواد و چهره‌ای محبوب به اسم چارلز واتکینز هست. چارلز واتکینز، یکی از اساتید بزرگ و مهم دانشگاه کمبریج هست.
چارلز واتکینز که جزو نوابغ و باسواد ترین چهره‌های این دانشگاه شناخته میشه، حالا بعد از گذر خاطرات زیاد و روزهای پرشمار خوب و بد، و بعد از تجربه‌های تلخ و شیرین زیادی که پشت سر گذاشته، حالا دچار بیماری عقلی شده. چارلز واتکینز، دچار بیماری زوال عقل شده.
دوستان و اطرافیان چارلز بعد از دیدن وضعیت چارلز و مشاهده روند رشد این بیماری و ضعیف‌تر شدن ذهن چارلز، نگرانیشون نسبت به وضعیت ذهنی این استاد بزرگ، بیشتر میشه و در نهایت، چارلز به یه بیمارستان روانی منتقل میشه.
اطرافیان و دکترهای این بیمارستان، همه تلاش خودشون رو میکنند، تا که بتونن چارلز رو نجات بدن و اوضاع ذهنی این استاد رو بهبود ببخشند. بهترین راه‌های پزشکی رو امتحان میکنند، تا بلکه اوضاع چارلز بهتر شه.
اما توی ذهن چارلز اوضاع متفاوته. چارلز روند جدیدی رو توی ذهن‌اش آغاز کرده. یه ماجرایی عجیب و پیچیده. چارلز یه سفر به عمیق‌ترین خاطرات ذهنی و دورترین روزهاش رو شروع کرده و فقط به این چیزها فکر میکنه.
شخصیت پردازی دوریس لسینگ و پرداخت‌اش به مفاهیمی که توی کتاب عنوان می‌کنه، همه و همه دست به دست هم دادند که بلندپروازانه‌ترین رمان این نویسنده بزرگ رو بخونیم.
علی اصغر بهرامی این اثر رو به فارسی ترجمه کرده و نشر ماهی انتشارش رو برعهده گرفته.
جایی از کتاب رهنمودهایی برای نزول در دوزخ میخونیم:
خواب من زیستن در مکانی دیگر یا سرزمینی دیگر بود. در تمامی این مدت می دانستم که زندگی دیگری را می زیستم.