ظلمت در نیمروز یه رمان درخشان و خوندنی از آرتور کوستلر نویسنده مجارستانی الاصل هستش. آرتور کوستلر جزو یهودی‌های کشور مجارستان بود که بعد از جنگ جهانی به ناچار مهاجرت کرد و تابعیت کشور بریتانیا رو گرفت.
ظلمت در نیمروز یه رمان درخشان بود که اولین بار به زبان آلمانی نگاشته شد ولی رمان مفقود شد و بعد مجددا زیر نظر کوستلر به زبان انگلیسی ترجمه شد. بعد از انتشار رمان ظلمت در نیمروز منتقدان زیادی راجع‌به این رمان کوستلر صحبت کردن و نظرات زیادی توی مطبوعات راجع‌به این رمان درخشان نگاشته شد. به عقیده خیلی از منتقدها، رمان ظلمت در نیمروز درخشان‌ترین و خیره‌کننده‌ترین و بهترین رمانی هست که به نقد جامعه کمونیستی و حکومت کمونیستی کشور شوروی نگاشته شده.
حالا بریم سراغ ماجرای رمان ظلمت در نیمروز به قلم آرتور کوستلر:
موضوع رمان ظلمت در نیمروز، وقایع شوروی کمونیستی و محاکمه‌های نمایشی استالینی هست.
شخصیت اصلی این رمان روباشوف نام داره. روباشوف یه بولشویک هست که توی انقلاب هزار و نهصد و هفده، جزو رهبران بزرگ و مهم انقلاب بوده و تاثیر بسزائی روی روند پیشرفت انقلاب داشته. از لحاظ تفکری و فکری، روباشوف جزو محبوب‌ترین و شناخته شده‌ترین رهبرهای این انقلاب بوده.
چندین سال از این انقلاب گذشته و حالا نظام بولشویکی در راس قدرت کشور قرار داره. محاکمه‌‌های زیادی شروع شده و خیلی از مهره‌های مهم انقلاب هزار و نهصد و هفده حالا محاکمه میشن.
روباشوف یکی از این مهره‌های کلیدی هست که تصمیم به محاکمه‌اش گرفته شده.
ما توی این رمان درخشان حکایت روزهای سخت این رهبر سیاسی و محاکمه‌اش رو میخونیم. کوستلر به صورت مستقیم به نقد نظام کمونیستی بلند شده.
مژده دقیقی این رمان رو به فارسی ترجمه کرده و نشر ماهی چاپ و انتشار اثر رو برعهده گرفته.
جایی از این رمان میخونیم:
فکر می کردیم که تاریخ مثل فیزیک است. توی فیزیک یک تجربه را هزار بار هم می توانیم تکرار کنیم، اما در تاریخ فقط یک بار امکان پذیر است. دانتون و سن ژوس را فقط یک بار می شود خفه کرد و اگر معلوم شود که ساخت زیردریایی های بزرگ درست بوده است، رفیق بوگروف دوباره زنده نخواهد شد.