قلعه حیوانات یه کتاب بسیار مشهور و پرفروش از جورج اورول نویسنده مشهور و یکی از شناخته شده‌ترین نویسنده‌های ادبیات انگلیسی زبان هستش.
اکثر ما اسم جورج اورول رو در کنار دو کتاب مشهور و پرفروش‌اش شنیدیم؛ قلعه حیوانات و ۱۹۸۴.
جورج اورول پیش از رمان‌های مشهور و پرفروش‌اش با عقاید سیاسی و گرایش‌های ضد دیکتاتوری و ضد کمونیستی‌اش شناخته میشه. قبل از ۱۹۸۴، جورج اورول با یه زبان ساده و ادبیات جذاب و ساده، با یه تصویرسازی ماندگار، به دشمنی با هر نظام دیکتاتوری که با رای مردم به قدرت رسیده بلند میشه.
حالا میریم سراغ قصه ساده و جذاب کتاب قلعه حیوانات به قلم جورج اورول:
داستان کتاب از اونجایی شروع میشه که حیوانات یه مزرعه از دست صاحب مزرعه و زورگویی‌هاش خسته میشن و تصمیم به عصیان بر علیه صاحب‌شون میگیرن. حیوانات توی جلسات با هم صحبت می‌کنن و نظر نهایی‌شون رو اعلام می‌کنند: رئیس مزرعه باید اخراج شه و قدرت باید به دست حیوانات مزرعه بیفته. همه حیوانات با همدیگه برابر خواهند بود و همه چیز طبق اصول دموکراسی پیش خواهد رفت.
حیوانات بعد از تلاش‌های نه چندان زیاد، بالاخره موفق میشن که رئیس رو از مزرعه اخراج کنند. قدرت به دست حیوانات می‌افته و حالا بحث راجع‌به شیوه رای گیری و تقسیم وظایف و مسئولیت‌های حیواناته.
حیوانات با همدیگه طی یه جلسه صحبت می‌کنند، و در نهایت وظایف تقسیم میشه، دولتی که مسئول ساماندهی اتفاقاته انتخاب میشه و قرار بر این میشه که طبق رای خود حیوانات همه چیز پیش بره. اما در نهایت چطور پیش خواهد رفت؟ آیا همه با هم برابر خواهند بود؟ یا بعضی برابرترند؟
جورج اورول با یه داستان ساده و جذاب و خواندنی تصویری تمثیلی از یه حکومت تمامیت‌خواه و زورگو و مستبد ارائه میده.
قدیر گلکاریان این رمان جذاب رو به فارسی ترجمه کرده و نشر تیموری چاپ و انتشار اثر رو برعهده گرفته.
جایی از رمان قلعه حیوانات میخونیم:
حیوانات خارج، از خوک به آدم و از آدم به خوک و باز از خوک به آدم نگاه کردند ولی دیگر امکان نداشت که یکی را از دیگری تشخیص دهند.