وقتی یتیم بودیم یه رمان جذاب و خواندنی، یه کامش عمیق و جدی توی خاطرات انسان، یه داستان جذاب و دوست‌داشتی از کازوئو ایشی گورو نویسنده ژاپنی الاصل انگلیسی زبان هست.
انتشار این کتاب با نقدهای مثبت زیادی همراه شد و بعد از انتشار این رمان، خیلی از مخاطبین ادبیات، به ستایش این نویسنده برنده جایزه نوبل پرداختن.
کازوئو ایشی گورو، نویسنده‌ای که خیلی بیشتر از هم‌نسل‌هاش به خاطرات و گذشته شخصیت‌هاش پرداخته و مدام به جستجو توی ذهن و گذشته و خاطرات شخصیت‌هاش هست.
حالا بریم سراغ ماجرای رومان وقتی یتیم بودیم به قلم یکی از بهترین نویسنده‌های عصرِ ما، کازوئو ایشی گورو:
قهرمان این رمان یه کارآگاه حرفه‌ای و شناخته شده هست به اسم کریستوفر بنکس. کریستوفر یه کارآگاه کاربلد و حرفه‌ای هستش که پرونده‌های موفق زیادی داشته.
اما حالا چیزی، خاطره‌ای، یه سایه از گذشته، اتفاقی بزرگ، خلایی جبران ناپذیر توی گذشته کارآگاه بنکس، اون رو درگیر خودش کرده.
بنکس وقتی که کودک بوده، زمانی که فقط نه سال سن داشت، پدر و مادرش رو به شکل عجیبی از دست میده. در حقیقت اون‌ها به شکلی عجیب و غریب غیب میشن و ناگهان هیچکس هیچ خبری از اون‌ها نداره و کریستوفر هم هیچ ایده‌ای بابت دلیل گم شدن اون‌ها و چگونگی این اتفاق نداره.
حالا بنکس، بعد از سال‌ها تصمیم به شروع تحقیقات راجع‌به این مسئله قدیمی و پیدا کردن جواب برای سوال همیشگی‌اش گرفته.
داستان توی دو شهرِ لندن و شانگهای روایت میشه. کریستوفر توی شانگهای متولد میشه، پدرش تاجر بوده و توی شانگهای فعالیت میکرده. کریستوفر در کودکی با بچه‌ای به اسم آکیرا آشنا میشه، یه پسر بچه ژاپنی که اون‌هم به همراه خانواده‌اش توی شانگهای زندگی می‌کنن. خیلی ناگهانی و یکهویی، پدر و مادر کریستوفر و آکیرا ناپدید میشن و این دو بچه بعد از ناپدید شدن پدر و مادرشون، دچار بحران میشن.
ما توی این رمان به سال‌های ابتدایی قرن بیستم، یعنی کودکی کریستوفر توی شانگهای و حالا که به عنوان یه کارآگاه مشغول زندگیه سفر می‌کنیم.
مژده دقیقی این کتاب رو به فارسی ترجمه کرده و نشر هرمس چاپ و انتشار اثر رو برعهده گرفته.