مشخصات کلی قطع رقعی پوشش جلد شومیز
مشخصات فنی نویسنده ارسطو ناشر علمی و فرهنگی مترجم حمید عنایت تاریخ آخرین چاپ 1400 تعداد صفحات 482
ارسطو مدعی است که هدف همه جوامع خیر است. ایالت (polis) که منظور او شهری مانند آتن است، بالاترین نوع اجتماع است که بالاترین کالاها را هدف قرار میدهد. ابتداییترین جوامع خانوادههای مردان و زنان، ارباب و بردگان هستند. خانوادهها با هم ترکیب میشوند تا یک دهکده بسازند، و چندین روستا با هم ترکیب میشوند تا یک ایالت بسازند که اولین جامعه خودکفا است. حالت طبیعی کمتر از خانواده نیست. این امر با این واقعیت ثابت می شود که انسان دارای قدرت بیان است که هدف آن «بیان مصلحت و غیر مصلحت و در نتیجه عادل و ناحق» است. بنیان دولت بزرگترین خیرات بود، زیرا انسانها فقط در داخل یک دولت میتوانند استعدادهای خود را به کار گیرند.
ارسطو می گوید که حکومت باید در دست یکی یا چند نفر باشد. و دولتها ممکن است برای مصلحت عمومی یا به نفع حاکمان حکومت کنند. حکومت توسط یک شخص برای منافع عمومی «سلطنت» نامیده میشود. برای منافع خصوصی، «استبداد». حکومت یک اقلیت اگر به نفع دولت باشد «اشرافیت» و اگر فقط به نفع اقلیت حاکم باشد «الیگارشی» است. حکومت مردمی در جهت منافع مشترک که ارسطو آن را «سیاست» مینامد. او کلمه 'دموکراسی' را برای حکومت اوباش هرج و مرج نگه میدارد.
ارسطو میگوید: اگر جامعهای شامل یک فرد یا خانواده با ممتاز باشد، پس به گفته ارسطو، سلطنت بهترین قانون اساسی است. اما چنین موردی بسیار نادر است و خطر سقط جنین بسیار زیاد است، زیرا سلطنت به استبداد تبدیل میشود، که بدترین قانون اساسی است. از نظر تئوری، اشرافیت بهترین قانون اساسی بعدی پس از سلطنت است (زیرا اقلیت حاکم بهترین صلاحیت برای حکومت خواهد بود)، اما در عمل ارسطو نوعی دموکراسی مشروطه را ترجیح میدهد، زیرا آنچه او «سیاست» می نامد دولتی است که در آن ثروتمند است. و فقرا به حقوق یکدیگر احترام می گذارند و بهترین شهروندان با رضایت همگان حکومت میکنند.
دو عنصر از آموزههای ارسطو برای قرن های متمادی بر نهادهای سیاسی اروپا تأثیر گذاشت: توجیه او برای برده داری و محکومیت او به ربا. ارسطو میگوید برخی از مردم تصور میکنند که حکومت ارباب بر برده خلاف طبیعت و در نتیجه ناعادلانه است. اما آنها کاملاً اشتباه می کنند: برده کسی است که ذاتاً دارایی خود نیست بلکه مال دیگری است. با این حال، ارسطو موافق است که در عمل بسیاری از بردهداری ناعادلانه است، و او حدس میزند که اگر ماشینهایی غیرزنده برای انجام کارهای پست ساخته شوند، دیگر نیازی به بردهها به عنوان ابزار زنده وجود نخواهد داشت. با این وجود، برخی افراد آنقدر پست و بی رحم هستند که بهتر است توسط یک استاد کنترل شوند تا اینکه به حال خود رها شوند.
ارسطو می گوید که حکومت باید در دست یکی یا چند نفر باشد. و دولتها ممکن است برای مصلحت عمومی یا به نفع حاکمان حکومت کنند. حکومت توسط یک شخص برای منافع عمومی «سلطنت» نامیده میشود. برای منافع خصوصی، «استبداد». حکومت یک اقلیت اگر به نفع دولت باشد «اشرافیت» و اگر فقط به نفع اقلیت حاکم باشد «الیگارشی» است. حکومت مردمی در جهت منافع مشترک که ارسطو آن را «سیاست» مینامد. او کلمه 'دموکراسی' را برای حکومت اوباش هرج و مرج نگه میدارد.
ارسطو میگوید: اگر جامعهای شامل یک فرد یا خانواده با ممتاز باشد، پس به گفته ارسطو، سلطنت بهترین قانون اساسی است. اما چنین موردی بسیار نادر است و خطر سقط جنین بسیار زیاد است، زیرا سلطنت به استبداد تبدیل میشود، که بدترین قانون اساسی است. از نظر تئوری، اشرافیت بهترین قانون اساسی بعدی پس از سلطنت است (زیرا اقلیت حاکم بهترین صلاحیت برای حکومت خواهد بود)، اما در عمل ارسطو نوعی دموکراسی مشروطه را ترجیح میدهد، زیرا آنچه او «سیاست» می نامد دولتی است که در آن ثروتمند است. و فقرا به حقوق یکدیگر احترام می گذارند و بهترین شهروندان با رضایت همگان حکومت میکنند.
دو عنصر از آموزههای ارسطو برای قرن های متمادی بر نهادهای سیاسی اروپا تأثیر گذاشت: توجیه او برای برده داری و محکومیت او به ربا. ارسطو میگوید برخی از مردم تصور میکنند که حکومت ارباب بر برده خلاف طبیعت و در نتیجه ناعادلانه است. اما آنها کاملاً اشتباه می کنند: برده کسی است که ذاتاً دارایی خود نیست بلکه مال دیگری است. با این حال، ارسطو موافق است که در عمل بسیاری از بردهداری ناعادلانه است، و او حدس میزند که اگر ماشینهایی غیرزنده برای انجام کارهای پست ساخته شوند، دیگر نیازی به بردهها به عنوان ابزار زنده وجود نخواهد داشت. با این وجود، برخی افراد آنقدر پست و بی رحم هستند که بهتر است توسط یک استاد کنترل شوند تا اینکه به حال خود رها شوند.
شما هم میتوانید در مورد این محصول نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.