رمان دختری در قطار یه روایت مدرن و خوندنی از پائولا هاوکینز، یکی از نویسنده‌های معاصر و از چهره‌های شناخته شده‌ی امروزی ادبیات انگلیسی زبان هستش. پائولا هاوکینز چندین کار داره که جزو پرفروش‌ترین رمان‌ها هستن.
دختری در قطار به مسئله‌ای مهم می‌پردازه، موضوعی که هر انسانی، هر مردی، هر زنی بهش توجه داشته باشه. چه چیزی مرز بین ارزشمند بودن و ارزشمند نبودن رو مشخص می‌کنه؟ آیا اخلاقیات و انسانیته که باعث همچین چیزی میشه یا نه یه سری قراردادهای اجتماعیه که به این موضوع منجر میشه؟
حالا بریم سراغ ماجرای رمان دختری در قطار به قلم پائولا هاوکینز:
ریچل، قهرمان داستان که یه زن دائم الخمر هست، عقاید خاصی داره. اون نسبت به محیط اطراف و جامعه دورش دچار تراما شده و با ترس و وحشت و احتیاط زیادی با اون‌ها مواجه میشه.
همونطور که گفته شد، ریچل دائم الخمر هستش و نیاز داره که همه زمان روز رو با نوشیدن مشروبات الکی هدر بده. اما چرا؟ چه چیزی باعث شده که ریچل دچار این مشکل بشه و همچین عادت مخربی داشته باشه؟
ریچل بر این باور هستش که همه زن‌ها، فقط بر اساس دو ویژگی قابل توجه و درخور احترام‌ان و میشه حرمتشون رو نگه داشت. در صورت عدم وجود این دو ویژگی، دیگه یه زن، از ویژگی زنانه برخوردار نیست و درخور احترام هم نیست؛ ویژگی اول: زیبایی ظاهری. ریچل معتقده که زیبایی در چهره و نوع پوشش باعث میشه که یه زن از ویژگی‌های زنانه برخوردار بشه و درخور احترام باشه. در صورتی که یه زن از زیبایی چهره و پوشش برخوردار نباشه، نیاز چندانی به رعایت احترام نیست.
ویژگی دوم: نقش مادری اون زن. ریچل معتقده که یه زن تنها در یه صورت به مرحله کمال در زنانگی میرسه: بچه دار بشه و وظیفه خودش رو در قبال تربیت اون بچه به بهترین شکل ممکن انجام بده. وظیفه به دنیا آوردن یه بچه، تربیت و شکل‌دهی اخلاقیات‌اش و مادر بودن، به عقیده ریچل مرحله کمال یه زنه.
ریچل بر این باوره که خودش هیچکدوم از این دو ویژگی رو نداره و برای همین با شخصیت خودش مشکل داره.
اما در نهایت اتفاقی باعث میشه که خیلی مسائل برای ریچل‌ حل بشه.
محبوبه موسوی این رمان رو به فارسی ترجمه کرده و نشر میلکان چاپ و انتشار اثر رو برعهده گرفته.