درخت های باغ سب سیب شاداب پشت سر هم صف کشیده بودند.
یک راهنمای اردو هم برای اینکه چیدن سیب را به ما یاد بدهد آمده بود او یک پیراهن سبز پوشیده بود که روی جیبش عکس یک سیب قرمز داشت.
اسمش "آبه" بود.
آبه گفت که سیب برای سلامتی خوب است و مزه اش هم خوب است.
بعد هم دانه های کوچک داخل سیب را به ما نشان داد گفت که همه ی درخت ها از این دانه ها رشد می کنند. بعد گفت به قسمت کرکدار ته سیب "کاسبرگ" می گویند.
گفت که بیشتر قسمت های یک سیب از آب تشکیل شده اما مقداری هوا هم در آن هست برای همین سیب روی آب شناور می شود.
بالاخره بخش آموزشی تمام شد و وقت چیدن سیب رسید.
آبه به هر گروه یک سبد بزرگ داد تا سیب هایشان را در آن بگذارند.
بعد هم گفت روش کارمان این طوری است چند گروه می شویم و هر گروه برای خودش یک درخت دارد. می توانید هر قدر که دوست داشته باشید سیب بچینید. هر قدر، تا دست هایتان خسته شود یا سبدتان پر شود.
هر گروه چهار نفر داشت و روی هر تیم یک اسم گذاشتیم اسم یک تیم سیب خوشمزه ی طلایی بود که رنگ سیب هایش سبز مایل به زرد است. اسم یک تیم سیب گالا" که رنگش قرمز مایل به نارنجی و شکلش مثل بیضی است. اسم یک تیم هم سیب مک اینتاش بود که رنگش سبز و قرمز است.
اسم تیم ما هم مامان بزرگ اسمیتز بود. مامان بزرگ اسمیتز نام نوعی از سیب های سبز و ترش است.
البته ممکن است اسم مادربزرگ یک نفر هم باشد.