داستان کتاب درباره خانواده یهودی است که ناگهان زندگی آرام خود را ازبه خاطر جنگ دست می‌دهند
نویسنده این داستان را با الهام از روی یک زندگی واقعی خانواده یهودی به رشته تحریر درآورده است
جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد و تمام اعضای خانواده کرک تحت تاثیر جنگ جهانی قرار می‌گیرند
کتاب خوش شانس‌تر از همه بودیم از بهار ۱۹۳۹ شروع می‌شود
وحشت تمام اروپا را فرا گرفته است خانواده کرک که شامل سه نسل که داستانشان در این داستان روایت میشودانها تمام تلاششان را می‌کنند تا از چالش‌های جنگ در امان باشند اما مگر می‌شود؟ جنگ و بدبختی‌هایش گریبان این خانواده را هم می‌گیرد این خانواده به خاطر جنگ از هم می‌پاشد و هر کدام از سه نسل با تلاش خودش می‌خواهد زنده بماند و خانواده را به جای امنی برساند سرنوشتشان در طول داستان متفاوت است یکی از برادرها تبعید می‌شود یکی تمام تلاشش را می‌کند تا از اروپا فرار کند در حالی که دیگران ساعت‌ها با کار اجباری یا شکم گرسنه در صف‌های طولانی اند یا اینکه برای فرار از مرگ مدام در حال مخفی شدن هستند
خانواده‌ای که قبلاً همگیشان عاشقانه بر سر میز شام جمع می‌شدند تا در کنار خواهر برادرها و پدر مادرهایشان باشند ودرباره کوچکترین جزئیات زندگی‌شان با هم حرف می‌زدند در حال فروپاشی‌اند وحشت جنگ بر تمام اروپا سایه افکنده و البته زندگی برای یهودیان نسبت به بقیه سخت‌تر شده است در ابتدای کتاب خواننده با این جمله روبرو می‌شود در پایان هولوکاست ۹۰ درصد جمعیت یهودیان لهستان نابود شدند از ۳۰ هزار یهودی ساکن رادوم تعداد خیلی کمی نجات پیدا کردند
نویسنده با ظرافت در خلال داستان سعی کرده است اطلاعات تاریخی را به درستی به خواننده منتقل کند بدون اینکه کتاب را خسته کننده کند هر فصل از کتاب با دید زاویه سوم شخص به یکی از اعضای خانواده اختصاص دارد در متن کتاب نکته‌های مثبت زیادی وجود دارد از جمله اینکه نویسنده در شروع هر فصل یادآوری‌های تاریخی با زمان و مکان را به خواننده انتقال می‌دهد
کتاب روایت استقامت امید شجاعت است تمام اعضای خانواده به عشق اینکه دوباره در کنار هم جمع شوند زندگییشان را به پیش می‌رانند و البته شانس هم در این مورد باانها همراه بوده است وبا خوش شانسی توانستند زنده بمانند
برخی از صحنه‌های رمان به حدی صحنه‌های دردناک را زیبا توصیف کرده است که خواننده خواه ناخواه تحت تاثیر متن دلنشین داستان قرار می‌گیرد
ترس بی‌پایان قهرمانان داستان برای از دست دادن عزیزانشان از اول تا آخر داستان با مخاطب همراه است و اینکه آیاخوانواده شان زنده‌اند .سالمند ؟و آیا دوباره همدیگر را می‌بینند؟
در پایان کتاب یک یادداشت از طرف نویسنده آمده است که در آن متوجه می‌شویم یکی از اعضای خانواده پدربزرگ نویسنده است و این کتاب داستانی واقعی از روی زندگی پدربزرگ نویسنده می‌باشد
جورجیا هانترنویسنده ی کتاب سعی می‌کند با وجود اینکه باتوصیفاتش نشان میدهد جنگ پر از بدبختی است و ارمغانی به جز غم و اندوه برای ادمیان ندارداما باز هم از دید تمام شخصیت‌ها به طور امیدوارانه به زندگی نگاه کند و همین امید است که تمام اعضای خانواده کرک را دوباره سر یک میز دور هم جمع می‌کند