برشی از کتاب : تهمتن با سپاهیانش به هاماوران شتافت . به شاه خبر رسید . او همراه لشگرش در مقابل آن ها قرار گرفت و با نامه ای از بربر و مصر هم نیروی کمکی طلب کرد . رستم آگاه شد . پنهانی پیامی به کاووس فرستاد و از اوضاع باخبرش کرد . شاه ایران در پاسخ از او خواست با آن ها وارد کارزار شود رستم به سمت شاه شام تاخت و او را با کمند از زین برگرفت . افرادش هم پادشاه بربرستان را به اسارت گرفتند...سپاهیان بسیاری کشته شدند ، شاه هاماوران آمد و کاووس و یارانش را آزاد کرد . بار دیگر، کاووس بر تخت نشست و شاهان بربرستان ، مصر و هاماوران به او پیوستند . آن گاه نامه ای به قیصر روم فرستاد و آن ها که از دلاوری های رستم به خوبی آگاه بودند ، در برابرش سربندگی فرود آوردند.