مارتین زوتر، پر مخاطب¬ترین نویسنده سوئیسی حال حاضر و یکی از مهم¬ترین نویسنده¬های نسل جدید ادبیات آلمانه. هنر زوتر اینه که داستان-های درامش رو با مایه¬های داستان معمایی قاطی می¬کنه و حاصلش رمان¬هایی پر بار و در عین حال سرگرم کنندن. از روی بعضی از نوشته¬های زوتر، از جمله شاهکارش، «دنیای کوچک» چند فیلم سینمایی اقتباس شده و جایزه¬های زیادی مثل جایزه¬ی ادبی فردریش گلاوزر رو به دست آورده. داستان رمان لی¬لا، لی¬لا، قصه زندگیه جوان بیست و سه ساله¬ای به نام داوید کرنه که عاشق دختری به اسم ماریه که هیچ اعتنایی به او نداره. داوید توی کشوی میز عسلی قدیمی، نسخه ماشین نوشت کتابی¬ رو پیدا می¬کنه و از اون خوشش میاد و تصمیم می¬گیره تا متن تایپ شده کتاب ¬رو به ماری هدیه بده و به عنوان یه نویسنده روی او تأثیر بذاره. داوید کرن نقشه¬ای که داره موفق می¬شه و ماری بعد از خوندن کتاب، به او علاقه¬مند می¬شه. داوید بعد از این¬که تونست دل معشوقه¬ش ¬رو به دست بیاره، به صورت پنهانی نسخه ماشین¬نوشت رمان ¬رو برای یه ناشر توی فرانکفورت می¬فرسته و رمان منتشر می¬شه و یه زندگی موفق به عنوان نویسنده¬ای آینده¬دار برای داوید کرن شروع می¬شه، اما عذاب وجدان و ترس دائمی از دزدی ادبی که کرده اونو عصبی می¬کنه تا این¬که یه روز موقع امضای کتاب برای طرفدارانش، سر وکله¬ی مردی پیدا می¬شه و ادعا می¬کنه که نویسنده واقعی کتابه. لی¬لا، لی¬لا کتابیه با داستان مسحورکننده که برای ساعاتی خواننده ¬رو از ریتم یکنواخت زندگی روزمره بیرون می¬کشه و اونو به ضیافت ادبیات دعوت می¬کنه. اما از طرفی هم این کتاب راجع به دروغ های هر روزه ایه که ما به هم میگیم و اینکه چطور قراره که با عواقب این دروغ ها رو در رو شیم. وظیفه ی سنگین اجتماعی که از طرفی ما رو به سمت دروغ گفتن سوق میده و از طرفی هم وقتی که ما دروغ میگیم، دست به تنبیه زدن ما میزنه. این دو راهی و همچنین بحران هویت انسان مدرن رو روتر با مهارت ترسیم میکنه.