کتاب دمیان، یه شاهکار، یه داستان مهم و تاثیرگذار از هرمان هسه، نویسنده مهم و بزرگ آلمانی هستش.
کتاب دمیان یا سرگذشت جوانی امیل سینکلر، ماجرای سرگشتی و حیرانی و جست ‌‌و جوری امیل سینکلر، جوانی خام هست که در طلب حقیقت و حقانیت میگرده. این داستان، روایت هیجان ‌انگیز جوانی هست که زندگی و زیستن به شکل درستش هست. پسری که پلیدی رو در خودش میکشه، سرگردان و مستاصل، از فهم اینکه چه کاری درسته عاجزه. مدتی میگذره و همچنان در جست و جوی حق و حقیقت هستش. حقیقت رو نه در کلیسا و گوش دادن به ارگ و موسیقی و ساز این عبادتگاه بزرگ، نه در پس زندگی کسایی که به ظاهر به حقیقت دست پیدا کردن، اما در باطن، زندگیشون رو توی میخونه و عیشکده‌ها میگذرونن، نه در جای دیگه پیدا نمیکنه. حضور دمیان، دمیان جوان توی زندگی امیل سینکلر، زندگی این آدم رو به کلی دستخوش تغییر میکنه.
هرمان هسه با نوشتن داستان دمیان، به مبارزه با زندگی‌ای بلند میشه که تمدن و زندگی مدرن انسان، فقط توی تقلید کورکورانه از نمونه‌های یکنواخت و معین نمود پیدا کرده و حاصل‌اش چیزی نبوده به جز از بین رفتن میل انسان برای رشد شخصی و دست پیدا کردن به حق و حقیقت و بی‌میلی به تمدن‌های معنوی. هرمان هسه جهانی رو خلق می‌کنه که خودش و امثال خودش، جایی توی اون جهان ندارن. بیهودگی و بی‌اهمیتی طبیعت حرف اول رو میزنه و کسی که در طلب حقیقت باشه، چیزی به جز زجر نصیب‌اش نمیشه.
امیل سینکلر به هر دری که میزنه، حقیقت رو نمیبینه، دمیان مثل یه منجی، زندگی این جوان رو متحول می‌کنه.
هرمان هسه برای نگارش این کتاب از فیلسوفان رمانتیسم آلمانی، فلسفه و عرفان شرقی، نیچه، کارل گوستاو یونگ و اندیشمندان مهم و تاثیرگذاری بهره گرفته.
دکتر قاسم کبیری ترجمه این کتاب رو انجام داده و نشر فردوس چاپ و انتشار این کتاب رو برعهده گرفته.
یه بخش از کتاب دمیان میخونیم:
پرنده در تلاش رهایی خود از تخم است. تخم همان دنیاست، کسی که می خواهد قدم به دنیا بگذارد باید دنیایی را خراب کند. پرنده به سوی خدا اوج می گیرد. نام این خدا "آبراکساز" است... آبراکساز یعنی سازش عنصر اهورایی و عنصر اهریمنی.