چراغ‌های آبی یوکوهاما رمانی نوشته نیکولاس اوبرگان است که نخستین بار در سال ۲۰۱۷ منتشر شد نویسنده در این کتاب به روایت داستان بازرسی به نام ایواتا می‌پردازد نقطه عطف داستان کتاب از لحظه ای شروع می‌شود که بازرس دوباره به دایره جنایی در توکیو منتقل می‌شود ایواتا از بی‌خوابی شدید رنج می‌برد و با گذشته پرتلاطمش دست و پنجه نرم می‌کند لحظه‌ای که ایواتا قدم به اداره گذاشت دیگر هیچ چیز شبیه به قبل نشد و اتفاقات زیادی برایش پیش آمد مافوق‌های ایواتا اصلاً از حضور او خوشحال نشدند و استقبال نکردند و البته همکار جدید ایوا تا که زنی جوان بود وکمتر از ۳۰ سال سن داشت و همیشه کت شلوار خاکستری و پیراهن سفید به تن داشت هم او را دوست نداشت نام همکار ایواتا ساکایی بود
اولین پرونده این دو بازرس پرونده قتلی عجیب و غریب و راز آلود به نام خورشید سیاه است قتلی که در آن قاتل کوچک‌ترین تلاشی برای پاک کردن شواهد از خودش نشان نداده است و ساعت‌ها رادر آن خانه با وجود جسدها سپری کرده است البته در این جنایات هیچ مظنونی وجود ندارد که انگیزه‌ای برای قتل این خانواده داشته باشد نکته سیاه این پرونده این است که مسئول و بازرس قبلی این پرونده خودکشی کرده است درسی دسامبر ۲۰۰۰ مردی به زور وارد خانه خانواده میازاوا شده است همه را کشته پشت کامپیوتر نشسته و بستنی خود را خورده است
تنها سرنخ این جنایت هولناک و عجیب یک مشت نشانه های گیج کننده است که در صحنه قتل وجود دارد لکه‌های سیاه بوی عود و البته یک وسیله عجیب که شبیه یک نماد است یک خورشید بزرگ سیاه ایواتا تلاش می‌کند تا راز این خورشید سیاه را کشف کند کتاب چراغ‌های آبی یوکوهاما را به آن دسته از خوانندگانی که به کتاب‌هایی با ژانر معمایی و راز آلود علاقمندهستند توصیه می‌کنیم