راه هایی که باعث‌ جذب چیزی در زندگی می شوند با اتکا به محدودیت صفرمان به دست می آیند.
در این کتاب می خوانیم زندگی سه مرحله دارد ابتدا باید قربانی شویم یعنی خود را نیست بدانیم و سپس خالق زندگی خود شویم و در این راه اگر موفق شویم و شانس با ما یار باشد بتوانیم بنده ی حقیقی خدا شویم.
برای رسیدن به یک هدف باید خواهان آن باشیم همچون تشنه ای برای رسیدن به آب اگر عطش رسیدن در ما باشد انگیزه برای تلاش و حرکت به سوی هدف را پیدا خواهیم کرد.
این کتاب کمک‌ میکند تا ناخودآگاه خود را که مانع رسیدن به خواسته هایمان است را از ذهن پاک کنیم.
محدودیت صفر یعنی رسیدن به جایگاهی که هیچ چیز در آن وجود ندارد ولی همه چیز امکان پذیر است.
کتاب به ما کمک میکند تا در هر لحظه از زندگی مان حیات را تجربه کنیم و بعد از آن است که معجزه در زندگی مان رخ خواهد داد و به آنچه می خواهیم بدون تلاش اضافه خواهیم رسید.
جهان هستی زمانی آغاز شد که هیچ خود را دید.
اصطلاحی در کتاب است به نام (هواپونوپونو) به معنی اصلاح غلط
می گوید که افکار به وسیله ی خاطرات دردناک گذشته مسموم می شوند و هواپونوپونو راهی است برای آزاد کردن انرژی افکار و اشتباهات گذشته که باعث عدم تعادل و بیماری در ما می شوند.
برای رسیدن به نقطه ی صفر باید روح و ذهنمان را از تمام احساسات منفی خالی کنیم.
می توان از توبه کردن و طلب بخشش شروع کنیم تا به طرف روح الهی کشیده شویم.