حدود یک سوم افرادی که به افسردگی متبلا هستند دچار حملات عصبی می شوند؛ بدین معنا که واکنش دستگاه خودکار استرس در آنها به حدی شدید است که خودشان هم متوجه می شوند عکس العملشان به وضعی که پیش آمده نامناسب بوده است. معمولا افرادی که اختلافات خلقی شان با دوره های طولانی عصبانیت و زودرنجی همراه است، برای بهبود افسردگی شان به درمان های پیچیده تر و دشوارتری نیاز دارند. در این افراد تعداد نشانه های بیماری بیشتر است و دوره های افسردگی طولانی تری را در قیاس با کسانی که خشم و اضطراب کمتری دارند تجربه می کنند. به همین ترتیب، اضطراب هم می تواند زمینه ساز بروز خشم باشد اضطراب احساسی است که اغلب باعث شرمندگی ما می شود و از این رو پرداختن یه آن دشوار است در نتیجه بر انگیختگی شدید خود را در قالب عصبانیت بروز می دهیم و این به ما کمک میکند حس کنیم کنترل امور احساسی خود را دوباره به دست گرفته ایم از بعد نظری، عصبانی شدن در مقایسه با نگرانی و فشردن دست هایمان می تواند حلال بهتری برای مشکلات باشد؛ حداقل بر اساس آنچه آمیگدال مغزمان می گوید. برقراری ارتباطی سالم با عصبانیتمان کار بسیار دشواری است. دانستن این نکته که هر کدام از احساسات ما از جمله خود عصبانیت محدودیت زمانی دارند هزاران سال است که طبیبان بودایی این حرف را می زنند، اما در سال های اخیر علم هم درستی آن را تایید کرده است.