داستان سه راوی دارد داستان همیشه یک نفر دروغ می‌گوید با یک معمای قتل ساده شروع می‌شود اما کم کم متوجه می‌شویم که داستان به این سادگی‌ها نیست دو نفر از این راوی‌ها زن و شوهری هستند که به تازگی از هم طلاق گرفته‌اند
در حال حاضر کتاب‌های جنایی و معمایی با بهترین سریال‌های نتفلیکس رقابت می‌کنند و حتی بعضی از آنها به سریال‌های جذاب و پربیننده تبدیل می‌شوند همیشه یک نفر دروغ می‌گوید از بهترین این نمونه‌هاست آلیس فینی داستان کتاب را از دید یک زن به یک مرد روایت می‌کند اما در این میان همیشه یک نفر دروغ می‌گوید اما چه کسی؟ این کتاب جوایز و افتخارات زیادی را نصیب خود کرده است مانند قرار گرفتن در دسته کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز و کتاب پرفروش ساندی تایمز
کتاب همیشه یک نفر دروغ می‌گوید برای کسانی که از خواندن رمان‌های جنایی و هیجان انگیز لذت میبرند و می‌خواهند یک رمان را به سرعت برق و باد تمام کنند توصیه می‌شود
داستان کتاب طوری پیش می‌رود که در بخش‌هایی مطمئن می‌شویم زن داستان قاتل است در بخش‌های مطمئن می‌شویم مرد داستان قاتل است
جک مرد داستان پس از اینکه از همسرش آنا جدا می‌شود از لندن به همان روستایی که در آن بزرگ شده است برمی‌گردد جک هارپر رئیس بخش جنایی در یک منطقه روستایی است جک مشکل بی‌خوابی دارد و البته بیش از حد هم می‌نوشد وقتی یک پرونده قتل را به او می‌سپارند جک متوجه می‌شود که قربانی همان زنی است که شب قبل را با او به سر برده است برای همین از قبول کردن پرونده امتناع می‌کند اما همکارش به او مشکوک می‌شود و همه حرکات جک را زیر نظر می‌گیرد
آنا همسر سابق جک ۳۶ ساله مجری اخبار تلویزیونی بی بی سی است او پس از مرگ دختر نوزادش از همسرش طلاق می‌گیرد و خودش را در کار غرق می‌کند آنا اسرار بسیاری به خاطر کارش از ادم های مهمی زیادی دارد که برای هیچکس فاش نکرده است وقتی همکارانش برای آنا تصمیم می‌گیرند که دیگر مجری تلویزیون نباشد او به شدت سردرگم می‌شود و به الکل پناه می‌برد تا اینکه متوجه می‌شود در روستای محل تولدش قتلی رخ داده است و داستانش زمانی پیچیده می‌شود که می‌فهمد مقتول دوست قدیمی خودش می‌باشد آنا برای پوشش خبری قتل به روستا فرستاده می‌شود ما نمی‌دانیم قاتل کیست اما در میان روایت‌های آنا و جک قاتل را خواهیم شناخت