در همه ی دوران های زندگی همیشه جنون وجود دارد چه در کودکی و چه در بزرگ سالی در مورد جنون زیاد صحبت می کنیم ولی در مورد عقل و عاقلی خیلی کمتر صحبت می کنیم.
آدام فیلیپس روان شناس برجسته با بهره گیری از تجربه های خود در زندگی و برای هدایت ما در این کتاب ایده هایی را ارائه می دهد تا ما را به سعادت رهنمون کند.
نویسنده به خاطر تسلطی که بر تاریخ و ادبیات و روان شناسی دارد به خوبی ما را با عقل و دیوانگی آشنا می کند.اسرار جنون را یاد می دهد و به ما می گوید عاقل چه خصوصیاتی دارد.
در بخشی از کتاب نکاتی برای تعریف عاقل بودن بیان می کند و می گوید اصل کلمه عاقل به معنای بدن سالم و بدون بیماری است.
بخشی از کتاب
وقتی آدم ها از ترس شان از دیوانگی حرف می زنند معمولا این طور می گویند که چیزی به آنها هجوم می آورد یا تسخیرشان می کند به عبارت دیگر آدم ها خودشان را به دو بخش غریبه از هم تفکیک می کنند.دیوانگی که آنها را تهدید به نسخیر می کند و آن چیزی که باید خویشتن عاقل باشد،اما قربانی است.
عاقل بودن به عنوان نوعی استعمارگر یا هر معنای تهاجمی دیگر توصیف شده است.در اشاره به عاقل بودن
مسئله و نکته ی اصلی عجیب و غریب بودنمان برای خود ماست اینکه زندگی مان به چه راحتی می تواند از نظر خودمان سرگیجه آور و تنش زا باشد.