کتاب روایت یک غول کوچک است که از وقتی به دنیا آمده توی سرزمین غول هازندگی می‌کند و در این سرزمین پدرش گنده‌ترین غول است او پاها و کفش‌های گنده‌ای دارد سر و کلاه گنده‌ای هم دارد دست‌ها و اتومبیلش هم گنده است اما غول کوچولو کوچک است اسمش سیلوان است او یک مشکل بزرگ دارد و بسیار حساس است به قول مادرش هر چیزی که ممکن است باعث شود شب کابوس ببیند مادرش به او می‌گوید سیلوان تو خیلی حساسی هر چیزی ممکن است باعث شود که شب کابوس ببینید مثلا اگر در طول روز گربه‌ای ببیند شب کابوس گربه خیلی گنده‌ای را می‌بیند که دنبال موش‌ها می‌کند اگر در حال توپ بازی باشد شب کابوس ترکیدن توپش را می‌بیند اگر ابرها را تماشا کند شب کابوس باران به سراغش می‌آید او شب ها سریع میرود و روی تختخواب مامان بابایش میخوابد به نظرش آنجا بهترین جای دنیاست چون توی تخت خواب مامان بابایش هیچ وقت کابوس نمی‌بیند اما اگر مامان بابایش بزرگترین تخت را هم داشته باشند غول کوچولو اجازه ندارد آنجا بخوابد
در این مجموعه غول کوچولو ما را با خودش به دنیای خودش سفرها نوآوری‌ها کاوش‌ها و خرابکاری‌های شبانه‌اش می‌برد
موضوع کتاب داستان‌های فرانسه با ژانر تخیلی و برای گروه سنی ب و ج می‌باشد