
سیلویا پلات
۱932- 1963، آمریکایی
پلات اهل ماساچوست، به همان اندازه که به دلیل زندگی پر دردسرش شهرت دارد، اشعار و نثر اعترافیاش هم مشهور است. پدر آلمانیالاصل او که استاد زیستشناسی بود، وقتی سیلویا تنها هشت سال داشت درگذشت. پلات در جوانی شعر و داستان منتشر میکرد و در ۱۹۵۵ از کالج اسمیت فارغالتحصیل شد. در این زمان او اولین اقدام به خودکشیاش را پشت سر گذاشته بود و تحت درمان روانپزشکی از جمله الکتروشوک درمانی قرار داشت. این وقایع بعدها موضوع تنها رمان او، «حباب شیشه» را شکل داد. پلات پس از مهاجرت به دانشگاه کمبریج انگلستان با بورسیهی فولبرایت، با تد هیوزِ شاعر آشنا شد و ازدواج کرد. اولین کتاب شعر او، «کلوسوس» توجه محدودی به خود جلب کرد. پلات و هیوز دو فرزند داشتند، اما در سپتامبر ۱۹۶۲ خیانت هیوز منجر به جدایی آنها شد. در همین زمان پلات مشهورترین اشعارش از جمله «بابا» و «بانو لازاروس» را نوشت که پس از مرگش در مجموعهی «آریل» منتشر شدند. او در فوریهی ۱۹۶۳ خودکشی کرد. خودش سروده بود: «مرگ گاهی زود به سراغ آدمها میآید، / آنها که عمرشان کوتاه است. / اما بعضی از ما زنده نیستیم/ مردهایم/ چراکه نه زندگی را شناختیم / و نه مرگ را...»
آثار کلیدی: «کلوسوس و اشعار دیگر» ۱۹۶۰، «حباب شیشه» ۱۹۶۳، «آریل» ۱۹۶۵
دیدگاه خود را بنویسید