
كنستانتين برانكوزي
1957- 1876 § رومانيايي
كُنستانتين برانكوزي [برِنكوش] يكي از بزرگترين هنرمندان مدرنيست است. او با رساندن فرمهايش به حد اعلاي سادگي، مجسمهسازي را متحول كرد و همچنين پيشگام تكنيك كندهكاري مستقيم روي مواد شد.
کنستانتین برانکوزی در یک خانوادهی دهقان در روستای هوبیتزا در یکی از مناطق روستایی رومانی نزدیک کوههای کارپات بزرگ شد. در سنین کودکی، چوپان گوسفندهای خانواده بود و در همین دوران حکاکی روی چوب را یاد گرفت- هنری سنتی که برای تزیین اشیای خانه به کار میرفت. در نوجوانی نیز در شهر کرايووا در مشاغل مختلفی کار کرد. برانکوزی خواندن و نوشتن را خودش آموخت و با حمایت یک کارخانهدار که تحت تأثیر مهارت این پسربچه در کندهکاری روی چوب قرار گرفته بود، در سن ۱۸ سالگی به مدرسهی هنرها و صنایع دستی کرایووا رفت. چهار سال بعد، در مدرسهی هنرهای زیبای بخارست پذیرفته شد و در آنجا به تحصیل مجسمهسازی به سبک آکادمیک رایج در آن زمان پرداخت.
تحصیل در پاریس
در سال ۱۹۰۴ برانکوزی به پاریس سفر کرد- او بخش اعظم این مسیر را با پای پیاده پیمود. در آنجا، به اکول دهبوزار [مدرسهی هنرهای زیبا] رفت. طولی نکشید که در حلقهی روشنفکران و هنرمندان شهر- از جمله آنری ماتیس، آمدئو مودیلیانی، مارسل دوشان و ژان کوکتو- پذیرفته شد. برانکوزی برای مدت کوتاهی در کارگاه رودن کار میکرد اما اندکی بعد آن جا را ترک کرد و گفت که «در سایهی درختان بزرگ چیزی رشد نمیکند». تأثیر رودن و آموزشهای آکادمیک در آثار اولیهی برانکوزی به چشم میخورد. آثار او در سال ۱۹۰۶ در «سالن پاییز» نمایش درآمد. پس از جدایی از رودن، او شروع به پیشبرد فرمهای ساده شده و تقلیلیافتهای کرد که قرار بود مجسمهسازی را متحول کنند.
کندهکاری مستقیم
در سال 1908، برانکوزی مجسمهی «بوسه» را ساخت: تصویری متقارن از دو معشوق رو در روی هم که بر یک قطعه سنگ واحد تراشیده شده بود. این اثر به انتزاع کامل نرسیده اما نشانههایی از انتزاع در آن دیده میشود؛ از جمله این که نیم تنهی دو معشوق در هم آمیخته، بازوهایشان در هم پیچیده و ویژگیهای ظاهریشان تنها روی سنگ حک شده است. این رویکرد راهگشای هنرمند شد تا به سبک جدیدش یعنی سادهسازیِ حداکثری موضوع کار دست یابد. این اثر یکی از اولین تلاشهای برانکوزی در روش کندهکاری مستقیم بود که بعدا به روش دلخواه او تبدیل شد. او بعداً نسخههای متعددی از «بوسه» ساخت. این الگویی بود که در طول زندگی خود بارها آن را تکرار کرد؛ یعنی دوباره به سراغ مضامین مورد علاقهاش میرفت و روی آنها کار میکرد. برانکوزی کیفیتهای بازنمودی و احساسی در مجسمهسازی را که مشخصهی آثار رودن بود، کنار گذاشت و در جستجوی الهام به هنر «بدوی» آفریقا و آسیا و همچنین هنر بومی سرزمین خود روی آورد. ارجاعهای کهن و غیر غربی در هنر او این امکان را برایش فراهم کرد تا در تلاش خود برای یافتن جوهر چیزها، بیزمانی و بیمکانی را هم مجسم کند. تأثیر هنر سنتی بوی به ویژه در کندهکاریهای چوبی او مشهود است. برانکوزی بسیاری از اسباب و اثاثیهی زندگیاش را هم خودش میساخت.
دیدگاه خود را بنویسید