
موبی دیک
1851 ¡ ایالات متحده
هرمان مِلویل (۱۸۱۹- 1891)
جملهی اولِ موبی دیک - «صدایم کنید "اسماعیل" » از مشهورترین عبارتهاي تاریخ رمان است. موبی دیک ماجراهای دریانوردی آواره و سرگردان را روایت ميكند که در کشتیِ نهنگ گیریِ پیکواد مشغول کار میشود. اهب، ناخدای تودار و مرموزِ این کشتی، عزمش را جزم کرده از نهنگ سفیدی که مدتی پیش پای او را گاز گرفته و خورده، انتقام بگیرد. اسماعیل تعریف میکند که چگونه پیش از شروع سفرش، در نیوبِدفُرد - یکی از قطبهای شکار نهنگ در ساحل شرقی ایالات متحده- با کوییکِگ، مردی از پُلینزی که در صید نهنگ با نیزه مهارت دارد، آشنا میشود.
وقتی اسماعیل و کوییکگ، از سر ناچاری، شبی سرد و یخبندان را با هم در یک تخت میگذرانند، دوستی محکمی میانشان شکل ميگيرد. بعد، آنها در کشتی پیکواد مشغول کار میشوند. شخصیتِ تک تک خدمهی کشتی خاص و بیهمتاست، از استارباك- معاون آمریکاییِ ناخدا - گرفته تا داگوی آفریقایی و تاشتِگوی بومی آمریکا. خود ناخدا اهب، که هم نامِ یکی از شاهانِ خبیث و بدکارِ عهد عتیق است، در فصلهای آغازینِ رمان کمابیش سایهنشين است. اما حضورش روی عرشه سرنشینانِ کشتی را مصمم میکند از تعقیبِ موبی دیک، نهنگِ پرآوازه، دست نکشند. فکر و ذکرِ اهب انتقام است و این دل مشغولیِ وسواس مانند بر سفر سایه میاندازد و درام را به پیش میبرد؛ درامی شامل قصههایی دربارهی خود نهنگ سفید، حکایتهایی دربارهی صید و سلاخیِ نهنگهای دیگر (که در آن زمان رایجتر از امروز بوده)، مواجهههایی (دوستانه یا غیردوستانه) با کشتیهای دیگر، و کار و زندگی روزمرهی دریانوردانِ کشتیهای نهنگگیریِ قرن نوزدهم.
هرمان ملویل پس از انتشار اولین کتابش، تایپی، در سال ۱۸۴۶ نویسندهای محبوب و موفق شد؛ نویسندهای که بر اساس تجربههای خودش به عنوان دریانورد، قصههایی خیالی دربارهی سفر به ناشناخته ها مينوشت. اما در دو سه سالِ پیش از انتشار موبی دیک، تقاضای مستمرِ ناشران برای قصههای بیشتر و بیشتری با همان مضامینِ همیشگی ملویل را کلافه و دلزده کرده بود. در نتیجه، ملویل سراغ بنمایههای فلسفیتر و متنوعتری رفت چون میخواست نیازش به نوشتنِ قصهای باورکردنی را با میلش به کاوشی عمیقتر در سازوکارِ جهان ترکیب کند.
موبی دیک کتابی دانشنامهای است و ملویل در نوشتنش از منابع مختلف تاریخی، علمی و داستانی استفاده کرده است. خیلی از این منابع هم در بخش «منابعِ» اول کتاب معرفی شدهاند. موبی دیک، از یک سو، قصهای سرراست است که ماجراهای سفر ناخدا اهب به قصدِ کشتنِ یک نهنگ را بازگو میکند. اما از سوی دیگر، کاوشی در جهان طبیعت است و بارها ميبينيم كه اسماعيل جريان روايت را قطع ميكند و به تفصیل دربارهی زيستشناسي، نهنگها و شكارِ نهنگ حرف ميزند.
این کتاب وجهی ماورایی هم دارد و ميگويد در پسِ نماي ماديِ پديدهها اغلب واقعيتي معنوي نهفته است. هم اسماعيل و هم اهب در معناي «واقعيت» و «ادراك» تأمل ميكنند و سؤالهايي دربارهي نقش ذهن، حواس و تجربههاي خودشان ميپرسند. زبان ملویل در موبي ديك بسيار ادبي است و از سبكهايي گوناگون بهره ميگيرد، از گفتوگوهاي روزمره گرفته تا تكگوييهاي شكسپيري. گاهي هم ملويل با لحنِ منصربهفردِ نويسندگان قرن هفدهمي، مثل تامس براون و رابرت برتن مينويسد و به اين ترتيب، غنا و طنيني به روايتش ميدهد كه هم مدرن است و هم كهن. اين ويژگيهاي موبي ديك بسياري از خوانندگان را ميترسانَد و پس ميزند، درست همانطور كه نهنگِ سفيدِ قصه براي سرنشينانِ پيكواد دركنشدني و هولناك است.
واكنشها به موبي ديك يك دست نبودند: خيليها قدرتش را ميستودند اما پرگوييهايش را نميپسنديدند. بعد از آن، ملويل باز هم رمان و داستان كوتاه نوشت اما آثارش با بياعتناييِ فزايندهي خوانندگان مواجه ميشدند. تازه در دههي 1920، يعني مدتها پس از مرگ ملويل، بود كه خوانندگان دوباره سراغ آثارش رفتند و موبي ديك به عنوان بهترين كتابِ يكي از بزرگترين نويسندگانِ آمريكا شناخته شد.
شما می توانید این کتاب به همراه هزاران عنوان کتاب دیگر را از فروشگاه اینترنتی بوک شهر تهیه فرمائید
دیدگاه خود را بنویسید