
نوال سعداوي
1931- 2021 ¡ مصري
نويسندهاي كه بخش اعظم زندگياش را وقف افشاي ستمي كرد كه بر زنان ميرود و به طرح مسائل جنسيتي و طبقاتي پرداخت. او براي طرح اينگونه مسائل در سطح بينالملل تشويق و تحسين شد، اما در كشور خودش مورد آزار و اذيت قرار گرفت.
نوشتههای نوال سعداوی ریشه در فمینیسم، سیاست و تجربیات او به عنوان به روانپزشک و پزشک در دنیای عرب دارد. یکی از معروفترین کتابهایش، «زن در نقطهی صفر» که در ۱۹۷۵ منتشر شد داستان فردوس، زنی مغرور و متفکر را بیان میکند که به دلیل کشتن یک پاانداز به مرگ محکوم شده است. این کتاب در بسیاری از کشورهای خاورمیانه ممنوع است و بر اساس دیدار سعداوی با زنی در بخش زنان زندان بدنام قناطِر مصر نوشته شده است که در انتظار اعدام بود.
سعداوی در ۱۹۳۱ در روستای کفر طحله در کرانهی رود نیل به دنیا آمد. دیدگاههای سیاسی او در ابتدای زندگیاش شکل گرفت. در زندگی نامهای که به قلم خودش نوشته است، اشاره میکند وقتی که مادربزرگش به او گفت: «هر پسر حداقل به اندازهی پانزده دختر میارزد» چطور از خشم پا به زمین کوفته بود. در شش سالگی، او تجربهی هولناک ختنه شدن را که معمولاً در مصر به دلایل مذهبی و اجتماعی انجام میشود، از سر گذراند. او نوشت: «درد مانند دملی در اعماق بدن من حضور داشت.» او در کارهایش هرگز از به چالش کشیدن شیوههای توهینآمیز و ظالمانه دست برنداشت.
پزشک، فمینیست و فعال
سعداوی به عنوان پزشک در دانشگاه قاهره آموزش دید و تخصصش را در روانپزشکی گرفت. او به روستای زادگاهش بازگشت تا آنجا به تمرین آموختههایش بپردازد؛ جایی که از نزدیک شاهد خشونتهایی بود که بر زنان تحمیل میشد. او اولین رمان خود به نام «خاطرات یک زن پزشک» را در ۱۹۵۸ منتشر کرد. در ۱۹۶۳ به سمت مدیر بهداشت عمومی مصر منصوب شد، اما بعد از این که کتاب «زن و جنسیت» را در ۱۹۷۲ منتشر کرد، از کار برکنار شد. نوال در این کتاب با دیدی انتقادی ختنهی زنان و دیگر اعمال ظالمانهای که علیه زنان انجام میشد را بررسی میکند. او با این که از طرف مقامات به عنوان یک برانداز خطرناک شناخته شده بود، همچنان به نوشتن ادامه داد.
در 1981 به دلیل انتقاد از سادات، رئيسجمهور مصر، با اتهام جنایت علیه دولت در زندان قناطر حبس شد و در آنجا شروع به نوشتن خاطرات زنان زندانی کرد. او با استفاده از یک مداد ابروی قاچاق، نوشتههایش را روی دستمال توالت مینوشت. سه ماه بعد، در پی ترور سادات، از زندان آزاد شد.
با افزایش آزار و اذیت و تهدید به مرگ، در نهایت او و همسرش به ایالاتمتحده فرار کردند. در آنجا در مناصب دانشگاهی مختلف مشغول به کار بود. در ۱۹۹۶ به مصر بازگشت و به نوشتن و فعالیت سیاسی ادامه داد. آخرین اثرش «زینت» در سال ۲۰۰۹ منتشر شد که رمانی دربارهی زندگی دو زن است: بُدور و دختر رها شدهاش زینت که به شیوههای مختلف با ظلم مردسالاری مقابله میکنند.
دیدگاه خود را بنویسید