معرفی رمان نامزد

بوک شهر

1403/1/10

40 بازدید

62564

نامزد

ویراست اول ۱۸۲۵-۱۸۲۷؛ ویراست بازبینی شده: ۱۸۴۰-۱۸۴۲ ¡ سه جلد ¡ ایتالیا

آلساندرو مانزونی (1785- 1873)

در روستایی کوهستانی نزدیک دریاچه‌ی کومو در شمال ایتالیا، قرار است دُن آبونديو، ابوندیو، کشیش روستا، لوچیا و نامزدِ پارچه‌بافش رِنزو را به عقدِ هم در آورد. اما لوچيا ناخواسته چشمِ هرزه گردِ دُن رودریگو، ارباب ظالم منطقه، را گرفته است. در نتیجه، دُن رودریگو دو نوچه‌اش را می‌فرستد که کشیشِ بزدل را بترسانند تا مراسم ازدواج را برگزار نکند. نامزد این طور آغاز می‌شود. این رمان در دهه‌ی ۱۸۲۰ نوشته شده اما قصه‌اش دویست سال پیش از آن می‌گذرد؛ زمانی که اروپا گرفتار جنگ سی ساله بود. لوچیا و رنزو مجبور می‌شوند همراه آنیِسه، مادر لوچیا، از روستاشان فرار کنند تا از دست درازیِ دُن رودریگو در امان بمانند. اما دستِ روزگار دو نامزدِ دلباخته را از هم جدا می‌کند و هر دو مصائب بسیاری را از سر می‌گذرانند: قحطی، ربوده شدن لوچیا، و دستگیری ظالمانه‌ي رنزو. دست آخر، آنها در مرکز قرنطینه‌ی میلانِ طاعون‌زده دوباره به هم می‌رسند.

نامزد، پس از اولین انتشارش، در ایتالیا و بقیه‌ی اروپا بسیار پرفروش شد. آلساندرو مانزونی، نویسنده‌ی کتاب، عضو یکی از خاندان‌های ثروتمندِ میلانی بود و بیشتر کودکی‌اش را در مِلک پدری‌اش نزدیک دریاچه‌ی کومو گذرانده بود. عشق مانزونی به زادگاهش و تاریخچه‌ی آن، در کنار ایمان محکمش به آیین کاتولیک، مبنا و اساس کارش شد. داستان‌های تاریخیِ والتر اسکات، نویسنده‌ی اسکاتلندی هم عصرِ مانزونی (که البته از او سالخورده‌تر بود)، هم تأثیر چشمگیری بر او گذاشتند. نامزد، که اساساً داستانی عاشقانه است، رخدادها و شخصیت‌های تاریخیِ واقعی را هم به تفصیل وصف می‌کند؛ شخصیت‌هایی مثل «راهبه مونتزا» (راهبه‌ای بدکار که لوچیا را پناه مي‌دهد اما بعد به او خیانت می‌کند)، مردِ بی‌نام (راهزنِ اشراف‌زاده‌ي هول‌انگيز)، و کاردینال فدريكو بورومئو ، اسقف اعظم نیکوکارِ میلان.

شما می توانید این کتاب به همراه هزاران عنوان کتاب دیگر را از فروشگاه اینترنتی بوک شهر تهیه فرمائید

Star Rating Star Rating Star Rating Star Rating Star Rating

دیدگاه خود را بنویسید