ماجراهای نارنیا 2 شیر ساحره و کمد لباس

وضعیت : ناموجود

قیمت : 572,000 ریال

650,000 ریال

افزودن به سبد خرید

لوسی گفت خب حالا لطفاً بگویید چه بلایی سر آقای تامنوس آمده.
آقای بیدستر با تأسف سری تکان داد و گفت: یک اتفاق بد، بلای خیلی خیلی بدی است. شکی نیست که پلیس جلبش کرده. یک پرنده که خودش ماجرا را دیده بود، برایم تعریف
کرد.
لوسی پرسید آخر کجا بردندش؟ آخرین باری که آن ها را دیده بودند به سمت شمال می رفتند؛ همه می دانند رفتن به آن طرف یعنی چه. سوزان گفت ولی ما که نمی دانیم. آقای بیدستر با تأسف فراوان سری تکان داد و گفت متأسفانه معنی اش این است که برده اندش به خانه ساحره. لوسی با نفس بریده پرسید یعنی می خواهند باهاش چه کار کنند آقای بیدستر ؟!
خب البته نمی شود به یقین چیزی گفت ولی تقریباً هیچ کس از آنجا برنگشته می گویند آن جا پر از مجسمه است؛ توی حیاط بالای پلکان و توی سرسرا. او آدم ها را تبدیل می کند.
آقای بیدستر مکثی کرد به خود لرزید و گفت به سنگ.
لوسی گفت ولی آقای بیدستر ما که نمی توانیم.... یعنی باید کاری بکنیم که نجاتش بدهیم این خیلی وحشتناک است و همه اش هم تقصیر من بوده.
آقای بیدستر گفت شک ندارم که اگر می توانستی نجاتش میددادی عزیزم ولی اگر ساحره نخواهد هیچ وقت نمی توانی وارد کاخش شوی و زنده برگردی.
پیتر گفت نمی شود یک نقشه استراتژیک بکشیم؟
می خواهم بگویم نمی شود خودمان را یک جوری جا بزنیم
یا وانمود کنیم.