رمان مادر، مهم¬ترین و مشهورترین رمان در دوره انقلاب بلشویکی شوروی و یکی از خوانده شده¬ترین و محبوب¬ترین رمان¬های تاریخ روسیه¬س که اسم نویسندش ماکسیم گورکی¬ رو سر زبون مردم روسیه و جهان انداخت و خیلی از بزرگان تاریخ دنیا از جمله آکیرو کوروساوا، کارگردان درجه یک ژاپنی اونو تحسین کردن و پودوفکین، از بهترین کارگردان¬های تاریخ روسیه و جهان، فیلمی¬ رو از روی این کتاب ساخته. این کتاب هم مثل بیشتر نوشته¬های گورکی نشون دهنده رابطه بر پایه زور و قدرت نظام سرمایه¬داری با طبقه¬های فرودست جامعه و مقاومت و شرافت این طبقه از جامعه در مقابل هجوم همه جانبه این ظلم و جوره. پاول ولاسف، شخصیت اصلی رمان مادر گورکی، از روی یکی از جوون¬های دوره انقلاب که سال 1902 جلوی صف تظاهر کننده¬هاس و بعد بازداشت می‌شه ساخته شده. گورکی رمان ¬رو به فاصله چند ماه و به سرعت و همزمان با شکل¬گیری نهضت انقلاب کارگری توسط لنین می‌نویسه و این کارش بعدها باعث تحسین گورکی توسط لنین هم می‌شه. داستان کتاب با شرح 50 سال اول زندگی یه کارگر کارخونه عرق¬سازی شروع می‌شه که خستگی مفرط فقط مست کردن بی¬وقفه ¬رو به عنوان راهکار پیش پاش می‌ذاره. همسر این مرد، مادر قصه، که اسمش په لاگیه، سعی می‌کنه کاری کنه که پسرش مسیری متفاوت با پدرش ¬رو بگذرونه و به دور از رفتار تند و عادت مست کردن پدرش باشه و تا حدی هم موفق می‌شه. با مرگ پدر پاول، اون تو مسیری می‌افته که نگرانی¬های مادرش ¬رو بیشتر می‌کنه و شروع می‌کنه به خوندن کتاب¬های ممنوعه و مدام راجع به این حرف می‌زنه که کارگرها باید درس بخونن و بفهمن که چرا توی زندگی باید این همه سختی بکشن و این¬ها حرف¬هایین که مادرش نمی‌تونه اون¬ها رو بفهمه. کم¬کم پاول افرادی هم فکر خودش ¬رو پیدا می‌کنه و رفت و اومد این آدما به خونه اون، باعث می‌شه که روی مادرش هم تاثیر بذاره تا حدی که اون خواندن ¬رو یاد می‌گیره و سعی می‌کنه که توی بحث¬های پاول و دوستاش شرکت کنه. و این اما شروع ماجراس و آتش انقلاب روز به روز بیشتر زبونه می‌کشه و اینجاس که شخصیت¬ها قدرت و شرافت و شهامت واقعی خودشون ¬رو نشون می‌دن و همین باعث می‌شه که مادر یکی از تاثیرگذارترین رمان¬های اجتماعی تاریخ بشه.