منسفیلد پارک یکی از شاهکارهای تاریخ ادبیات و جزو مهم‌ترین و تاثیرگذارترین آثار داستانی ادبیات انگلیسی زبان حساب میشه. منسفیلد پارک یه رمان جذاب به قلم جین آستین نویسنده زن مشهور انگلیسی هست.
به عقیده ولادیمیر ناباکوف، منسفیلد پارک بهترین داستان جین آستین هست، حتی بهتر از شاهکاری به اسم غرور و تعصب.
خود جین آستین هم راجع‌به منسفیلد پارک گفته که شخصیت اصلی این رمان، بهترین شخصیت زنی هست که خلق کرده و بین شخصیت‌های زن داستان‌هاش، این شخصیت رو از همه بیشتر دوست داره.
حالا میریم سراغ ماجرای جذاب رمان دوست داشتنی و خوندنیِ منسفیلد پارک:
قهرمان به یاد موندنی این رمان، فانی پرایس نام داره. یه دختر مهربون و شجاع و جذاب، با ویژگی‌های دوست داشتنی که صرفِ حضورش توی جمع، اون رو به نسبت مابقیِ افراد حاضر در جمع متمایز می‌کنه.
فانی ویژگی‌هایی داره که همین ویژگی‌ها باعث علاقه شدید خود آستین به این شخصیت شده؛ ویژگی‌هایی مثل قلب پاک، مهربون بودن، اهمیت دادن به دیگران، فروتنی و تواضع زیاد، تلاش برای بهتر کردن اوضاع. همچین ویژگی‌هایی از اون یه قهرمان واقعی ساخته.
سر توماس برترام، مرد محترم و ثروتمندی که فانی پرایس رو در کودکی ملاقات کرد و اون رو به منسفیلد پارک آورد. توماس برترام، مسئولیت تربیت و آموزش فانی رو تمام و کمال پذیرفت و فانی رو پرورش داد.
ماریا و جولیا دو دختر خاله‌ی فانی هستن که خیلی وقت‌ها باعث میشن که فانی بابتشون دچار اضطراب و ترس بشه. فانی نگرانی زیادی از بابت روابط اون‌ها داره.
هنری کرافورد مردی جوان که در تلاشه که قلب فانی رو بدست بیاره. هنری یه مرد شگفت انگیز هستش که قلبی پاک داره اما در بعضی جاها لغزش‌هایی داشته. این‌ها باعث شده که فانی از بابت ازدواج با هنری دو دل بشه.
همه این شخصیت‌ها در کنار همدیگه باعث شدن که جین آستین یکی از دوست داشتنی‌ترین رمان‌های تاریخ ادبیات رو خلق کنه.
رضا رضایی این رمان مهم رو به فارسی ترجمه کرده و نشر نی انتشار اثر رو برعهده گرفته.
جایی از رمان میخونیم:
خودخواهی را همیشه باید بخشید، می دانی، چون هیچ امیدی به درمان آن وجود ندارد.