اگزیستانسیالیسم را می‌توان این روزها مطرح‌ترین مکتب فلسفی در بین عموم دانست و سورن کی‌یرکگور را بسیاری به عنوان یکی از نخستین فیلسوفان ناخواسته این مکتب می‌دانند. مکتبی فکری که در قرن بیستم با فیلسوفانی همچون مارتین هایدگری و ژان پل سارتر، و روانکاوهایی همچون رولو می و اروین یالوم به اوج خودش رسید. سورن کی‌یرکگور از مهم‌ترین اندیشمندان تاثیرگذار بر این مکتب فکری، هم در حوزه روانکاوی و هم فلسفی است. هرولدجان بلاکهام، در کتاب «شش متفکر اگزیستانسیالیست» از سورن کی‌یرکگور نیز در کنار نیچه از نخستین اگزیستانسیالیست‌ها نام می‌برند. آثار کی‌یرکگور به عنوان یکی منتقدان سرسخت هگل، که به «دشوارنویسی» معروف بود به دور پیچیدگی‌های متافیزیکی فلسفی است. آثار او بسیار خوانا و پر از مثال‌های عمومی از زمانه خود کی‌یرکگور است. کی‌یرکگور سه اثر عظیمش «تکرار»، «ترس و لرز» و «یا این یا آن» را به طور همزمان و در سن سی سالگی منتشر کرد. اما در این بین، یا این یا آن، به نسبت اثر دو اثر دیگر طولانی‌تر بود و در دو جلد قطور منتشر شد؛ جلد یک، یا این، و جلد دوم، یا آن. جلد یکم این اثر از زبان یک جوان به نام A نوشته شده و جلد دوم پاسخ پیرمردی به نام B به جوان جلد یکم است. جوان در جلد از زیبایی می‌گوید و پیرمرد در جواب از اخلاق حرف می‌زند. گفتگویی شبیه پیر حکیم و جوان پرشور در شرق و ادبیات خودمان، اما از نوع غربی و از زبان کی‌یرکگور. مثال‌ها ودیدگاه‌های جوان در صفحه و جمله موجب شگفتگی مخاطب می‌شود. کی‌یرگکور از اسطوره تا ادبیات و حکایت یا روایت‌های روازانه را با ذهن جوان درگیر می‌کند. در بخشی از جلد یکم آمده است: «چنانکه مشهور است، می‌گویند جایی در انگلستان گوری هست که آوازه‌اش نه به بنای یادبودی باشکوه یا محوطه غم‌افزا و حزن‌انگیز، بلکه به نوشته کوتاهی است که بر سنگ مزارش حک شده - «ناشادترین انسان». می‌گویند یک بارآن را نبش قبر کرده‌اند اما هیچ روی از جنازه در آن نیافته‌اند. کدام شگفت‌آورتر است؟ این که نعش نیافته‌اند یا این که نبش قبر کرده‌اند؟!»