مشخصات کلی
- قطعرحلی
- پوشش جلدشومیز
مشخصات فنی
- نویسندهفرشته جندقیان
- ناشرپیام مقدس
- مترجم
- تاریخ آخرین چاپ1397
- تعداد صفحات16
برشی از کتاب :روزی لقمان به فرزندش گفت :عزیز دل من همیشه سعی کن در تمام کارهایت تنها خدا را در نظر داشته باشی و برای رضای او کار کنی و هرگز برای رضای مردم قدمی بر نداری .بعد از آن برای آنکه مطلب به خوبی دستگیر پسرش شود الاغی را آورد و به فرزندش گفت :سوار شو تا با هم به شهر برویم . پسر سوار شد و لقمان پیاده به دنبال الاغ به راه افتاد کمی ار راه را که رفتند به جماعتی برخوردند که وقتی آنها را در آن حال دیدند رو به پسر لقمان کردند و گفتند: خجالت نمیکشی تو به این جوانی سوار الاغ شده ای و پدر پیرت باید پیاده بیاید ؟؟
امتیاز کاربران به: ضرب المثل ها و قصه ها 2
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.