کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم

وضعیت : موجود

قیمت : 1,980,000 ریال

2,250,000 ریال

نویسنده و استاد دانشگاه تینا سیلیگ در این کتاب با بیان داستان هایی از دنیای واقعی به ما اطمینان می دهد که همه چیز به دست می آید و در دنیا فرصت های زیادی هست که ما باید آنها را پیدا کنیم.
کتاب در زمینه ی کارآفرینی و خلاقیت مطالب ارزشمندی را بیان می کند.
نویسنده به ما می آموزد که با به چالش کشیدن خود و خارج شدن از منطقه ی آسایش فرصت های زیادی را می توان به دست آورد و اینگونه است که مشکلات را همچون فرصتی ناب می بیند.
کتاب بر اساس داستان هایی که از دل کلاس های درس و همچنین از تجارب سابق نویسنده به عنوان پژوهشگر ، کارآفرین و مشاور گردآوری شده است.
قسمتی از کتاب: در مدرسه معمولا دانش آموزان را به عنوان فرد ارزیابی می کنند و طبق منحنی نمره دهی می کنند این مسئله برای دانش آموز تنش زاست.
خارج از مدرسه معمولا افراد با هدفی مشترک و به صورت گروهی کار می کنند در واقع کسب و کار معمولا تیم های کوچکی هستند که درون تیم های بزرگتر جای گرفته اند و هدف هر سطحی موفق شدن همه است.
کلید کشف نیاز، شناسایی و پر کردن شکاف هاست.
در اوایل بیست سالگی برایم سخت بود آنچه را برای خودم می خواستم از آنچه دیگران برایم می خواستند مجزا کنم.
میدانم برای بسیاری از دانشجو هایم نیز همین طور است. آنها به من می گویند راهنمایی های زیادی از دیگران دریافت می کنند که باعث‌ می شود به سختی بفهمند چه کار میخواهند انجام دهند کاملا یادم هست که گاهی اصرار داشتم چیزی را رها کنم که دیگران به شدت من را به آن تشویق می کردند، چون واقعا می خواستم بفهمم واقعا چه چیز می خواهم.
مثلا وقتی از دانشگاه چستر فارغ التحصیل شدم در دانشگاه ویرجینیا به ادامه تحصیل پرداختم و این کار والدینم را بسیار خوشحال کرد اما بعد از گذشت یک ترم تصمیم گرفتم انصراف دهم. سخت بود اما از درون میدانستم که باید به خود فرصتی دهم تا مسیر درست را پیدا کنم.