کتاب هم توضیح و تعریف و تشخیص می‌دهد که اصلا والدین سمی چه والدینی هستند ، انواع آنها را می‌گوید با مثالهای فراوان به من و ما می‌گوید که برای مثال والدین سلطه جو چگونه والدینی هستند و یا والدین بی کفایت چگونه هستند
کتاب در ادامه در امتداد تشخیص ، بر این که فرزندان این نوع از والدین چگونه می‌توانند از آسیب های والدین ناآگاه و سمی در امان باشند ، صحبت و توضیح می‌دهد
کتاب را از این جهت بخوانیم که بدانیم و تشخیص دهیم که اولا پدران و مادران هم میتوانند بر روی فرزندان خود اثری منفی داشته باشند و ثانیاً بدانیم پدر و مادر خوب و آگاه باید چه ویژگی هایی را داشته باشند و همچنین بدانیم که اگر خاطره و یا تجربه تلخی را در گذشته از والدین خود داشته ایم آن را درک کنیم و برای خودمان درد را شفاف کنیم و در نهایت آن را آنالیز کنیم که از رنج آن در آینده جلوگیری کنیم

قسمت هایی از کتاب

بسیاری از مردم در نه گفتن به دیگران مشکل دارند. اغلب آن‌‌ها قبل از این‌که خود را آماده‌ی نه گفتن کنند، بله را گفته‌اند. به این ترتیب نه گفتن یکی از رایج‌ترین معضلات رفتاری افرادی است که مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته‌اند. آن‌ها خود را بی‌دفاع و ضعیف می‌دانند، پس ناخودآگاه گمان می‌کنند هر کاری از آن‌ها خواسته می‌شود باید انجام دهند.

این گفته یکی از مراجعان من است: من همیشه خیال می‌کردم پدر و مادر بهترین آدم‌ها هستند؛ بنابراین زمانی که پدرم مرا با کتک سیاه و کبود می‌کرد، خیال می‌کردم من حتما خیلی بد و لایق این کتک هستم!

درست است که پدرم مرا با چوب بیس‌بال می‌زد؛ ولی منظور بدی نداشت. فقط می‌خواست به من درس زندگی بدهد.” همه این توجیهات یک وجه مشترک دارند و آن این است که اشتباهی غیرقابل‌قبول را قابل‌قبول جلوه می‌دهند. این افراد در ظاهر ممکن است مسئله را نزد خودشان توجیه کنند؛ ولی در اصل قسمتی از وجودشان همواره می‌داند که آن کار کاملا غیرقابل‌توجیه است.