گروه محکومین

وضعیت : ناموجود

قیمت : 440,000 ریال

500,000 ریال

افزودن به سبد خرید

گروه محکومین یه نوول هولناک و عمیق از یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین نویسنده‌های تاریخ فرانتس کافکا هستش. این کار اولین بار با ترجمه صادق هدایت به فارسی برگردانده و فرانتس کافکا به ایرانی‌ها معرفی شد. نشر بدرقه جاویدان مسئولیت چاپ و پخش آثار صادق هدایت رو برعهده گرفته.
ماجرای داستان گروه محکومین، به حکایت یه ماشین اعدام و آدم کشی توی شهری که انگار نفرین شده میپردازه.
داستان از این قراره که به دستور دولت، یه بازرس باید برای نظارت و مشاهده یه دستگاه اعدام که چند سال پیش توسط یه مقام ارشد نظامی ساخته و معرفی شده بود و چندین سال از اون وسیله به عنوان دستگاه اعدام استفاده میشد، به شهری بره که به تعبیر کافکا، گروه محکومین مشغول زندگی اونجا بودن.
وظیفه معرفی این دستگاه و روایت تاریخچه استفاده از این دستگاه، چگونگی کارکرد این دستگاه و شفاف‌سازی عملکرد و متقاعد سازی این بازرس به عهده یه مامور با تجربه است که از قدیم در رکاب اون کسی که این دستگاه رو اختراع و استفاده از این دستگاه رو رواج داد هست.
شیوه عملکرد این دستگاه، بی‌رحمی و شقاوت‌اش، نحوه وحشیانه سلاخی و زجر کشیش و تصاویری که کافکا از این دستگاه ارائه میده، هر مخاطبی رو به فکر فرو میبره.
فرانتس کافکا، این داستان رو سال هزار و نهصد و چهارده، توی آلمان برای مرتبه اول مینویسه. چهار سال بعد، یعنی سال هزار و نهصد و هجده، برای بار دوم به سراغ این داستان میره و رونویسی‌اش میکنه، در نهایت بعد از بازنویسی این داستان، توی همون سال این داستان رو به دست ناشر میسپاره. این داستان، از معدود داستان‌هایی از کافکاست که توی زمان زندگی خودش منتشر شده.
یه بخش از داستان گروه محکومین میخونیم:
افسر سرش را حرکت داد و با نگاهی خیره و تحسین آمیز گفت: «بله، کاملا!» آنگاه دستهای خود را ورنداز کرد؛ به نظر او چندان پاک نیامدند که بشود آنها را به نقشه ها زد، پای تشت رفت و دوباره دستها را شست، سپس کیف چرمینی از جیب بیرون کشید و گفت: «حکم ما خشونت آمیز نیست؛ دارخیش همان امریه‌ای را که محکوم رعایت نکرده است بر بدن او می‌نویسد؛ مثلا بر بدن این محکوم- افسر محکوم را نشان داد- دارخیش خواهد نوشت، به مافوق خود احترام بگذار!»

مشخصات نقد و بررسی نظرات کاربران