هرکدام از ما عمر مشخصی داریم اما هیچکدام نمیدانیم مرگمان دقیقا کی فرا می رسد طبق آمار میانگین عمر هر انسان بین هفتاد تا هشتاد سال است یعنی هر انسان تقریبا چهار هزار هفته فرصت زندگی دارد.بشر همواره در ذهن خواسته ها و آرزوهایی دارد و برای انجام آن به زمان نیاز دارد ولی مشکل اینجاست که عمر ما کوتاه است و آرزوهایمان فراوان
این کتاب برخلاف سایر کتابهای مدیریت زمان درباره ی مدیریت زمان نیست بلکه بیشتر یک فلسفه است درباره ی دو حقیقت بسیار مهم اما تلخ اول اینکه در مدت زمان چهار هزار هفته ی عمر خود هرگز نمیتوانیم به همه ی آرزوهایمان برسیم و دوم اینکه اگر هم به همه ی آرزوهایمان برسیم باز اهمیت ندارد چون در آخر همه ی ما می میریم و مرگ در انتظار همه ی ماست.
دانستن این موضوع در نگاه اول ناامید کننده است اما باید بدانیم پذیرش این واقعیت در نهایت به ما رهایی می بخشد و این رهایی زندگی مان را تغییر می دهد.
الیور برگمن نویسنده ی کتاب با بینش های فلسفی و روان شناسی تلاش کرده به شیوه ی سرگرم کننده اما کاربردی به ما در شناخت زمان و مدیریت آن کمک کند.
به کسانی که مدام در حال برنامه ریزی برای استفاده ی بهینه از زمان هستند خواندن این کتاب توصیه می شود.
بخشی از کتاب
متوجه شده ام تمام غم انسان از یک چیز نشئت می گیرد، این که نمی تواند بی سروصدا در اتاق خودش بماند.
وقتی به چالش استفاده ی بهینه از چهار هزار هفته می رسیم توان هیچ کاری نکردن حائز اهمیت است چون اگر نتوانید حس خوشایند هیچ کاری نکردن را تحمل کنید احتمال دارد برای اینکه احساس کنید فعال هستید برای استفاده از زمان انتخاب های ضعیف تری بکنید.